رابطه ساختار خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان( مطالعه میدانی در کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان 1395)

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسنده

استادیار، عضو هیأت علمی گروه جزا و جر مشناسی، دانشکده حقوق، واحد خمین، دانشگاه آزاد اسامی، خمین، ایران.

چکیده

چکیده:
خانواده به عنوان اولین واحد اجتماعی و کوچکترین آن ، یگانه ساختار اجتماعی با داوم و هماهنگی است که از دیر باز در زندگی بشر وجود داشته و برآورنده مهم ترین خواست های حیاتی انسانی و برقرارکننده روابط اجتماعی اوست. ساختار خانواده و شرایط حاکم بر آن تاثیر انکار ناپذیری بر رفتار و آینده کودکان و بزهکاری آنها دارد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر نقش ساختار خانواده بر بزهکاری اطفال و نوجوانان کانون اصلاح تربیت استان اصفهان و با روش پژوهش توصیفی پیمایشی – تحلیلی همبستگی (آمار توصیفی و استنباطی) با استفاده از نرم افزار SPSS با طرح سه فرضیه ، ساختار خانواده (تک والدینی ، اقتصادی ، جمعیت و مهاجر بودن) ، ویژگی های والدین (بزهکاری، اعتیاد و نوع رفتار) و زیست بوم خانواده انجام شد.نتایج به دست آمده نشان داد که بین بزهکاری اطفال و نوجوانان و ساختار خانواده از نوع تک والدینی با فوت پدر و ساختار اقتصادی خانواده، ویژگی های والدین و زیست بوم خانواده رابطه معنا دار وجود دارد .



واژگان کلیدی : خانواده ،بزهکاری، اطفال و نوجوانان ، کانون اصلاح و تربیت اصفهان

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Criminological study of the role of family and its structure on juvenile delinquency of Isfahan Correctional Center

نویسنده [English]

  • Samira Golkhandan
Assistant Professor, Faculty Member in Department Criminal and Criminology, Faculty of Law, Khomein Branch, Islamic Azad University, Khomein, Iran.
چکیده [English]

Review:
The family, as the first social unit and the smallest, is the only social structure with continuity and harmony that has existed for a long time in human life and fulfills the most important vital human needs and establishes its social relations. The structure of the family and the conditions that govern it have an undeniable impact on the behavior and future of children and their delinquency. this study was conducted, with the aim of investigating the effect of family role on juvenile delinquency of Isfahan Education Reform Center and with descriptive survey-analytical correlation research method (descriptive and inferential statistics) using SPSS software with three hypotheses, family structure (single parent , Economic, Population and immigration), parental characteristics (delinquency, addiction and behavior) and family ecology. The results show that there is a significant relationship between family structure of single parent type with paternal death, parental characteristics and family ecology. .

Key word: family , crim , juvenile, Isfahan Correctional Center

کلیدواژه‌ها [English]

  • Key word: family
  • crim
  • juvenile
  • Isfahan Correctional Center

مقدمه

خانواده عبارت است از گروهی از افراد (دو نفر یا بیشتر) که میان آنها روابط خویشاوندی برقرار است و در مکان واحدی زیست می کند. این گروه اختصاصاً در جوامع امروز از پدر، مادر و فرزندان تشکیل می گردد. به عبارت دیگر خانواده، سازمان یا نهاد اجتماعی است که مبتنی بر روابط خویشاوندی (سببی و نسبی) می باشد که در همه جا و همه زمان وجود دارد و بدون آن دوام و بقای جامعه میسر نخواهد شد.1 به عبارت دیگر خانواده نخستین نظام نهادی عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندی های حیاتی و عاطفی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد و از همه نهادهای اجتماعی طبیعی تر و خودی تر است. خانواده درعین حال که کوچک ترین واحد اجتماعی است، هسته اصلی جامعه، مبنا و پایه هر اجتماع بزرگ است.2

گذشته از این خانواده به جهت نقش اساسی که در شکل گیری شخصیت افراد ایفا می کند واجد اهمیت است. روان شناسان نشان داده اند که در دوران کودکی قابلیت تلقین پذیری شخص به مراتب از دوران های بعد بیشتر است، به این ترتیب تعلیم و تربیت دوران کودکی در واقع پایه های شخصیت را فراهم می آورد.3 بر همین اساس خانواده نقش بسیار قابل ملاحظه در سازندگی شخصیت و سلوک فرد دارد و در حقیقت عامل تعیین کننده سرنوشت است.

هر چند انسان از نظر خصائل اخلاقی و استعدادهای گوناگون و کیفیات روانی تا حد زیادی تحت تأثیر گذشتگان خویش است و قانون وراثت در جهاتی بر او حکومت دارد اما این نکته قابل توجه است که هیچ کودکی از مادر، به طور قطعی، تبهکار به دنیا نمی آید و هیچ فرزندی هم احترام به قانون را از هنگام ولادت با خود به همراه نمی آورد. در بادی امر این خانواده است که یکی از این دو راه را به سوی او می گشاید. بی گمان به همین دلیل است که ابواب تحقیقات متعدد و مطالعات عمیقی بر پایه جرم شناسی درباره روابط موجود بین تبهکاری از یک سو و اوضاع گوناگون خانوادگی از دیگر سو گشوده شده است.4 به عبارت دیگر مطالعات اولیه جرم که تحت تأثیر جامعه شناسی قرار داشتند، توجهی خاص را به عواملی همچون تنش های خانوادگی، خانه متلاشی، الگوهای نظم در خانواده و بزهکاری در درون خانواده به عنوان شاخص هایی برای شناخت و توضیح بزهکاری مبذول می داشتند.5

بر همین اساس پژوهش های متعدد ثابت کرده اند وقتی که فسادی موجب بروز اختلال در عمل طبیعی خانواده نسبت به فرد شود، در غالب موارد پس از مدتی شاهد بروز بزهکاری خواهیم بود.6 به عبارت دیگر خانواده دارای اختلال، اساس کج روی ها را در کودکی پایه گذاری می نماید که این امر در نوجوانی با شدت و حدت ظاهر می گردد.7

لذا نظر به اینکه در علت شناسی بزهکاری اطفال و نوجوانان، خانواده ایفاگر نقش مستقیم و بسیار مهم است، هدف این مقاله بررسی رابطه بین ساختار خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان در قالب سؤالات و فرضیه های ذیل می باشد.

۱- آیا بین ساختار خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار وجود دارذ؟

۲- آیا بین ویژگی های والدین با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار وجود دارذ؟

۳- آیا بین زیست بوم خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار وجود دارذ؟

فرضیه های پژوهش عبارتند از:

۱- بین ساختار خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار همسو مفروض است؛

۲- بین ویژگی های والدین با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار همسو مفروض است؛

۳- بین زیست بوم خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار همسو مفروض است.

به این ترتیب باتوجه به روند رو به رشد بزهکاری در ایران و پیامدهای زیان بار آن از قبیل افزایش هزینه های اجتماعی و شخصی، بررسی و شناسایی علل و عوامل بزهکاری از اهمیت بسزایی برخوردار است زیرا نقطه عطفی برای پیشگیری است. بر همین اساس در این مقاله تلاش بر آن است که باتوجه به سؤالات و فرضیه های فوق به برخی عوامل مؤثر در بزهکاری نوجوانان پرداخته شود.

۱- ادبیات نظری پژوهش

۱-۱- نظریه معاشرت های ترجیحی8

نظریه معاشرت های ترجیحی ساترلند (۱۸۸۳-۱۹۵۰)9 به عنوان یکی از معروف ترین نظریه های تبیین رفتار مجرمانه بیان می دارد: «که رفتار مجرمانه بر شالوده همکنش هایی که با دیگران داریم و ارزش هایی که در طی این همکنش ها از دیگران دریافت می کنیم، بنا شده است. از نگاه ساترلند، مهم است که دریافت ارزش ها در «گروه های افراد صمیمی» اتفاق می افتد. یعنی ما ارزش ها را از انسان های نزدیک و مهم [که بارزترین مصداق آن، والدین می باشد] می آموزیم. این ارزش ها، حامی رفتار مجرمانه یا در نقطه مقابل آن هستند. تا آنجا که وزن ارزش ها، در نقطه مقابل رفتار مجرمانه است، ما قانون مدار خواهیم بود. اما اگر وزن ارزش ها، از رفتار مجرمانه حمایت نماید، مرتکب جرم خواهیم شد.»10 به این ترتیب چنانچه خانواده به لحاظ ساختار یا ویژگی های والدین یا شرایط دیگر، معیوب و دارای آسیب باشد چه بسا به عنوان یک گروه ترجیحی و صمیمی به طور مستقیم و آشکار یا غیر مستقیم و ضمنی ارزش های رفتاری را به فرزندان ارائه نماید که فرایند مجرم شدن آنها را محقق سازد یا نتواند رسالت خود را در برقراری تعادل وزنی ارزش های حامی قانون در مقابل ارزش های ناقض قانون انجام دهد و براین اساس قانون گریزی فرزندان را موجب شود.

۱-۲- نظریه کنترل اجتماعی11

هیرشی(۱۹۳۵-۲۰۱۷)12 معروف ترین نظریه کنترل اجتماعی که به نظریه قیود اجتماعی شهرت دارد را طی دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مطرح کرد. به اعتقاد وی درجۀ پیوند میان افراد و جامعه علت هم نوایی یا بزهکاری آنها است.13 مهم ترین مؤلفه این پیوند، وابستگی است. منظور، داشتن محبت و حساسیت نسبت به دیگران. گفته می شود وابستگی عنصر اصلی و ضروری برای درون برد ارزش ها و هنجارها است. به این ترتیب افرادی که به گروه های اجتماعی، مانند خانواده، سخت وابسته اند احتمال کمتری هست که مرتکب اعمال بزهکارانه شوند.14 به عبارت دیگر وابستگی های اجتماعی قوی به کاهش رفتار بزهکارانه منجر می شود زیرا این وابستگی ها، فرد را نسبت به عقاید دیگر افراد، آگاه و حساس می کند. هیرشی از این مسأله نیز آگاه است که وابستگی شدید به گروه های بزهکار، دارای تأثیر عکس بوده و رفتار بزهکارانه را تشویق می کند.15 لذا بر اساس این نظریه در خانواده ای که والدین یا یکی از آنها بزهکار یا معتاد بوده یا به علت رفتارهای خشن یا عواملی نظیر طلاق، فوت و ... روابط صمیمانه یا انگیزش های عاطفی بین والدین و فرزندان و در نتیجه وابستگی وجود ندارد احتمال بزهکاری فرزندان بیشتر است.

۱-۳- نظریه دلبستگی16

بالبی (۱۹۰۷-۱۹۹۰)17 به مفهوم پیوند عاطفی یا به بیان ساده تر دلبستگی توجه ویژه ای داشت و معتقد بود دلبستگی به خاطر احساس امنیتی که ایجاد می کند دارای اهمیت است. چون دلبستگی ها در خلال زندگی، حیاتی محسوب می شوند، جدایی و از دست دادن ها ممکن است بحران زا باشد و این در مواردی همچون هنگامی که فردی والدش را از دست می دهد کاملاً مشهود است.18 وی همچنین برای نخستین بار در سال ۱۹۴۶ به مطالعه خانواده های متلاشی شده و پیامد محرومیت از مادر، به عنوان عاملی که ممکن است موجب روان پریشی گردد، پرداخت. از آن زمان در ارتباط با اثر محرومیت از والدین (به ویژه محرومیت از مادر) و نقش آن در پیدایش مجرمان، بحث های زیادی مطرح شده است. بالبی به این نتیجه دست یافت که ۴۰ درصد از نمونه آماری وی از افراد بزهکار، در پنج سال نخست زندگی دچار محرومیت از مادر شده اند که این امر را باید با به وجود آمدن شخصیت های بی عاطفه و ضداجتماعی مرتبط دانست . براین اساس تجربه جدایی والدین، فقدان پدر یا مادر جانشین مانند پدر یا مادر ناتنی یا شخصیت های مشابه، اضطراب و استرس زیاد، تحمل بی ثباتی و ارتباط عاطفی ناقص می تواند شرایطی را به وجود آورد که زمینه مساعدی برای بروز جامعه ستیزی فراهم آید.19 به این ترتیب وابستگی در نظریه هیرشی در قالب فرایند یادگیری به وجود می آید؛ یعنی فرد به رفتار والدین، معلمان و به طورکلی اشخاص مرجع توجه دارد و هرچه آنها توجه بیشتر و قضاوت مثبت نسبت به فرد داشته باشند، وابستگی بیشتر و به تبع آن فرد تلاش می کند رفتارش به گونه ای در راستای قضاوت مثبت باشد. به تعبیری درون برد ارزش ها و هنجارها بیشتر است. برعکس، هر چه اشخاص مرجع توجه کمتر و قضاوت منفی نسبت به فرد داشته باشند، وابستگی کمتر و احتمال پشت کردن به ارزش ها و هنجارها و در نهایت بزهکاری بیشتر است. اما دلبستگی در نظریه بالبی در قالب یک فرایند غریزی به وجود می آید؛ فرد یک کشش غریزی نسبت به مراقبان خود دارد به گونه ای که با جدایی از آنها دچار اضطراب و تشویش می شود که بر شکل گیری یک شخصیت بی عاطفه و ضداجتماعی نقش دارد.

۱-۴- نظریه های فشار20

رابرت مرتون21و بی هنجاری

فعالیت نظری مرتون (۱۹۱۰-۲۰۰۳) بیشتر در ارتباط با شیوه ای بود که از آن طریق، تنش های میان ابزارهای مشروع و غیرمشروع دستیابی به هنجارها و ارزش های یک جامعه خاص به رفتار انحرافی منتهی می شود.22 به عبارت دیگر این رفتار به شکل خاص، محصول پیدا شدن گسست میان اهداف فرهنگی یک جامعه و ابزارهای مشروع در دسترس برای نیل به آن اهداف است. این گفته مرتون که رفتار بزهکارانه و قانون شکن، محصول «تفاوت در دستیابی به اهداف موفق جامعه با ابزارهای مشروع است» به یک تفسیر کلاسیک جامعه شناختی تبدیل شد.23 در این زمینه، مرتون بر این واقعیت تکیه می کرد که افراد طبقه فرودست دسترسی محدودی به ابزارهای قانونی به دست آوردن موفقیت آمیز هدف ها دارند.24 به این ترتیب اطفال و نوجوانان خانواده های طبقه پایین اقتصادی به احتمال زیاد در رفتار انحرافی درگیر می شوند.

۱-۵- نظریه زیست بوم 25

واژه زیست بوم، آن گونه که امروز استفاده می شود، اغلب به ایدۀ حفاظت از محیط زیست طبیعی ارتباط داده می شود. ولی زیست بوم در معنای اولیه اش شاخه ای از زیست شناسی است که در آن گیاهان و حیوانات در ارتباط های شان با یکدیگر و با زیستگاه طبیعی شان مطالعه می شوند.26 تفکر زیست بوم شناسی جنایی که با نام های شاو (۱۸۹۵-۱۹۵۷)27 و مک کی (۱۸۹۹-۱۹۸۰)28 شناخته می شود بر این فرض استوار است که انسان نیز مانند گیاهان و جانوران در یک فضای طبیعی و مرزهای مشخصی، فعالیت و زندگی می کنند. همان گونه که گیاهان و جانوران زمانی رشد می کنند و بارور می شوند که با محیط زیست خود در تعادل و هماهنگی باشند و شرایط حیاتی کافی برای رشد و باروری داشته باشند، انسان ها نیز زمانی رشد می کنند و شکوفا می شوند که با محیط زیست خود در توازن و تعادل و هماهنگی باشند. در زندگی گیاهی و جانوری زمانی که شرایط حیاتی مناسب نیست مثلاً خاک، مناسب نیست یا فضای زیستی، کوچک و فشرده است یا هوای زیست بوم، آلوده است قدرت رشد و مانور از آنها گرفته می شود، انسان ها هم اگر با زیست بوم خود در توازن و هماهنگی نباشند نتایج و آثاری مشاهده می شود که ناشی از این عدم هماهنگی است. به عبارت دیگر زیست بوم انسان اگر واجد استانداردهای حداقلی یک زندگی متعادل و سالم از قبیل مسکن، اقتصاد و ... نباشد، رفتار ساکنان خود را دستخوش تحول می کند به نحوی که می توان پیش بینی کرد و انتظار داشت که با برهم خوردن تعادل و توازن زیستگاهی، افراد به سوی رفتارهای انحرافی و بزهکارانه گرایش پیدا کنند.29 براین اساس فعالیت های بزهکارانه به نحوی با زیست بوم افراد گره خورده است، به گونه ای که خود محله ها به عنوان عامل جرم و بزهکاری، مهم و مورد توجه می باشند. 30 شاو و مک کی بر این باور بودند که زندگی اجتماعی در برخی مناطق و مکان های شهر شیکاگو، چهره ای سامان گریز و دارای آسیب به خود می گیرد.31 آنها پس از انجام پیمایش گسترده ای درباره توضیح بزهکاری اطفال و نوجوانان در شهر شیکاگو به وجود نواحی خاص بزهکاری در درون شهر پی بردند. تراکم بزهکاری بیش از پیش از مرکز شهر در حلقه های هم مرکز تشدید می شود. این نواحی جرم زا به عنوان زمینه مناسب برای بزهکاری مطرح می شوند.32 به این ترتیب بعضی از محله ها جرم زا هستند. ثمره زندگی در این محله ها این است که قسمت عمده ای از ساکنان را به سوی جرم سوق می دهد.

۲- روش شناسی پژوهش و پردازش یافته ها

۲-۱- روش پژوهش و معرفی جامعه آماری و متغیرهای پژوهش

۲-۱-۱- روش پژوهش

این پژوهش به صورت مستقیم و میدانی در کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان و بر اساس پرسشنامه محقق ساخته گرد آوری شده است. روش پژوهش؛ توصیفی از نوع پپمایشی و روش تحقیق تحلیلی همبستگی می باشد. نمونه ها به صورت تصادفی جمع آوری شده اند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، داده های خام مورد نیاز از پرسشنامه ها جهت توصیف و آزمون فرضیه ها به کمک رایانه و نرم افزار استخراج گردیدند و سپس این داده ها از طریق نرم افزار spss با ورژن ۲۲ تجزیه و تحلیل شده و در دو مرحله به اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق، تبدیل گردیدند. در مرحله اول که تجزیه و تحلیل توصیفی یا توصیف جمعیت موضوع پژوهش می باشد داده های جمع آوری شده به صورت جدول آمار توصیفی و فراوانی ارائه شده است و مرحله دوم که تجزیه و تحلیل استنباطی یافته ها می باشد، با استفاده از آزمون کای اسکور فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفته اند.

روایی و پایایی بر اساس ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه به شرح جدول زیر می باشد:

بعد

آلفای کرونباخ

ساختاراقتصادی خانواده

۶۸/۰

سابقه بزهکاری والدین

۷۹/۰

رفتار والدین

۶۶/۰

زیست بوم

۷۲/۰

کل

۷۵/۰

۲-۱-۲- جامعه آماری

جامعه آماری این پژوهش شامل اطفال و نوجوانان پسر بزهکار دارای سن ۱۱ تا ۲۰ سال مقیم در کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان در سال ۱۳۹۵ می باشد که در جداول ذیل به ترتیب توصیف سن و ماهیت بزه ارتکابی جمعیت موضوع پژوهش ارائه شده است:

جدول۱- توصیف سن جمعیت موضوع پژوهش

درصد

فراوانی

سن

۱۲.۲

۴۹

۱۳-۱۱ سال

۴۵.۲

۱۸۱

۱۶-۱۴سال

۴۲.۵

۱۷۰

۲۰-۱۷ سال

۱۰۰.۰

۴۰۰

 

جدول ۲- توصیف ماهیت بزه ارتکابی جمعیت موضوع پژوهش

ماهیت بزه ارتکابی

فراوانی

درصد

آدم ربایی به قصد لواط

۱۲۴

۳۱

مواد مخدر

۴۹

۲۵/۱۲

سرقت

۱۰۹

۲۵/۲۷

رابطه نامشروع

۱۵

۷۵/۳

سایر جرایم

۱۰۳

۷۵/۲۵

 

۴۰۰

۱۰۰

۲-۱-۳- معرفی و توصیف متغیرهای پژوهش

متغیرهای مستقل عبارتند از:

الف)ساختار خانواده با مؤلفه های تک والدینی، وضعیت اقتصادی، جمعیت و مهاجر بودن. که خانواده تک والدینی به خانواده ای اطلاق می شود که بر اثر یک رویداد قهری یا غیر قهری به صورت دائم دارای یک والد می باشد. رویدادهای اثرگذار مورد بررسی در این پژوهش فوت پدر، فوت مادر و طلاق می باشد. لذا تک والدینی غیر دائم به خاطر حبس، سفر و ... در این بررسی مطرح نمی باشد. بر اساس وضعیت اقتصادی یا به عبارتی ساختار اقتصادی خانواده باتوجه به گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ متوسط درآمد خانوارهای شهری را ماهانه حدود بیست و سه میلیون ریال برآورد کرده بود. در این پژوهش خانواده های با درآمد ماهیانه کمتر از پنج میلیون ریال به لحاظ اقتصادی بسیار ضعیف و بین پنج میلیون ریال تا ده میلیون ریال ضعیف و بین ده میلیون ریال تا بیست و سه میلیون ریال متوسط و بالای بیست و سه میلیون ریال خوب تلقی شدند. در ساختار جمعیتی، خانواده های با تعداد فرزند بین یک تا سه، کم جمعیت و بیشتر از سه فرزند پرجمعیت فرض شده اند. درباره متغیر مهاجر نیز باید گفت مهاجرت به حرکت مردم از یک نقطه جغرافیایی به نقطه دیگر اطلاق می گردد. دلایلی که آدم ها برای مهاجرتشان به پیش می کشند متفاوتند و از کمبود منابع غذایی در یک منطقه تا آزارها و تعقیب های سیاسی و مذهبی را دربرمی گیرند. آدم ها اساساً برای یافتن فرصت های زندگی بهتر و سازنده تر، مهاجرت می کنند،33 براین اساس متغیر مهاجر به خانواده هایی اطلاق می شود که از روستا یا شهرهای دیگر به شهر اصفهان مهاجرت کرده و سکنی گزیده اند به این ترتیب تأثیر هر یک از مؤلفه های متغیر مستقل بر متغیر وابسته یعنی بزهکاری اطفال و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.

ب) ویژگی های والدین: بر اساس این متغیر، سابقه بزهکاری والدین و اعتیاد و رفتار پرخاشگرانه و تنبیهی آنها نسبت به فرزندان در اثرگذاری بر متغیر وابسته یعنی بزهکاری اطفال و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.

ج) زیست بوم خانواده: منظور،ویژگی های محله ای است که خانواده در آن سکونت دارد. ویژگی هایی نظیر امکانات رفاهی، آموزشی، بهداشتی، تفریحی، ورزشی، حمل و نقل، قضای سبز، نظارت نهادهای کنترل رسمی مانند پلیس و ... می باشد. به گونه ای که بافت محله به لحاظ برخورداری یا محرومیت از امکانات فوق و در نتیجه تجمع خلافکاران یا تمرکز فعالیت های انحرافی یا بزهکارانه در آن بر متغیر وابسته یعنی بزهکاری اطفال و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان اثرگذار می باشد.

۲-۲- ارائه یافته های پژوهش و تجزیه و تحلیل آنها

در این قسمت با استفاده از آزمون کای اسکور فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفتند.

فرضیه۱: بین مؤلفه های ساختار خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار همسو مفروض است.

جدول ۱- نتایج آزمون کای اسکور طلاق والدین

سطح معناداری

آماره کای اسکور (درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

سابقه طلاق در خانواده

۰.۱۹۴

۱.۶۹ (۱)

- ۱۳.۰

۲۰۰.۰

۱۸۷

دارد

   

۱۳.۰

۲۰۰.۰

۲۱۳

ندارد

       

۴۰۰

کل

 

جدول فوق نشان می دهد که درصد بالایی از واحدهای پژوهشی برخلاف تصور و یا انتظار پاسخ منفی به این سؤال داده اند که نشان دهنده این است که طلاق و جدایی والدین تأثیری بیشتر از بودن در کنار والدین بزهکار ندارد. سطح معناداری آزمون کای اسکور بیشتر از ۰۵/۰ است بنابراین، بین طلاق والدین و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود ندارد.

جدول ۲- نتایج آزمون کای اسکور فوت والدین

سطح معناداری

آماره کای اسکور

(درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

فوت والدین

.۰۰۰

۷۷.۴۴ (۱)

۸۸.۰

۲۰۰.۰

۲۸۸

پدر

   

- ۸۸.۰

۲۰۰.۰

۱۱۲

مادر

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد که فوت پدر می تواند تأثیر بر بزهکاری اطفال و نوجوانان داشته باشد. سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین بین فوت پدر و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود دارد.

جدول ۳- نتایج آزمون کای اسکور ساختار اقتصادی بر اساس درآمد خانواده

سطح معناداری

آماره کای اسکور(درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

شغل پدر

.۰۰۰

۱۱۸.۰ (۳)

- ۷۰.۰

۱۰۰.۰

۳۰

درآمد خوب

   

۶۵.۰

۱۰۰.۰

۱۶۵

درآمد متوسط

   

۳۹.۰

۱۰۰.۰

۱۳۹

درآمد ضعیف

   

- ۳۴.۰

۱۰۰.۰

۶۶

درآمد بسیار ضعیف

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد که بین ساختار اقتصادی بر اساس درآمد خانواده و بزهکاری اطفال و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت استان اصفهان از لحاظ آماری رابطه معناداری وجود دارد. به گونه ای که ۲۰۵ نفر از افراد موضوع پژوهش در خانواده هایی بودند که دارای درآمد ضعیف یا بسیار ضعیف هستند. سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰.۰۵ است که تأثیر معنادار این عامل را در بروز بزهکاری نشان می دهد.

جدول۴- نتایج آزمون کای اسکور جمعیت خانواده

سطح معناداری

آماره کای اسکور (درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

جمعیت

خانواده

.۰۰۰

۱۵۶ (۱)

۱۲۵.۰

۲۰۰.۰

۳۲۵

۱-۳ نفر

   

- ۱۲۵.۰

۲۰۰.۰

۷۵

بیش از ۳ نفر

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد که تعداد افراد خانواده اکثر واحدهای مورد پژوهش بین ۱ تا ۳ است و درصد کمی بیش از ۳ نفر می باشند. بنابراین کنترل جمعیت نتوانسته است مانع از ارتکاب بزه گردد. یا به عبارتی تأثیر عوامل دیگر بیش از تعداد افراد خانواده، در ارتکاب بزه مؤثر است. سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین برعکس تصور موجود و حتی دیدگاه برخی محققین که کثرت جمعیت را یکی از عوامل بزهکاری می دانند، در این تحقیق رابطه بین جمعیت پایین خانواده و بزهکاری معنادار بوده است.

جدول ۵- نتایج آزمون کای اسکور مهاجر بودن خانواده

سطح معناداری

آماره کای اسکور(درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

مهاجرت

. ۷۶۴

۰۹۰. (۱)

۳.۰

۲۰۰.۰

۲۰۳

دارد

   

- ۳.۰

۲۰۰.۰

۱۹۷

ندارد

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش افراد مهاجر به اصفهان بودند. با اینکه فراوانی ها خیلی نزدیک است. سطح معناداری آزمون کای اسکور بیشتر از ۰۵/۰ است بنابراین بین مهاجر بودن خانواده و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود ندارد.

فرضیه ۲:. بین ویژگی های والدین با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار همسو مفروض است.

جدول ۶- نتایج آزمون کای اسکور سابقه کیفری یکی از والدین (بزهکاری والدین)

سطح معناداری

آماره کای اسکور (درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

سابقه کیفری والدین

۰۰۱.

۱۰.۲۴

(۱)

- ۳۲.۰

۲۰۰.۰

۱۶۸

دارد

   

۳۲.۰

۲۰۰.۰

۲۳۲

ندارد

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد که سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین بین سابقه کیفری یکی از والدین و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود دارد.

جدول ۷ - نتایج آزمون کای اسکور اعتیاد والدین

سطح معناداری

آماره کای اسکور(درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

اعتیاد والدین

.۰۰۰

(۱) ۱۶.۰

- ۴۰.۰

۲۰۰.۰

۱۶۰

دارد

   

۴۰.۰

۲۰۰.۰

۲۴۰

ندارد

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین بین اعتیاد والدین و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود دارد.

جدول ۸- نتایج آزمون کای اسکور رفتار والدین در بروز بزهکاری

سطح معناداری

آماره کای اسکور

(درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

نقش رفتار والدین در بزهکاری

۰۰۰.

۱۳۸.۹

(۲)

۲۶.۳ -

۱۳۳.۳

۱۰۷

مخالفم

   

۸۰.۳ -

۱۳۳.۳

۵۳

نظری ندارم

   

۱۰۶.۷

۱۳۳.۳

۲۴۰

موافقم

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد اکثریت قابل توجهی از موردهای پژوهشی (۲۴۰ نفر از اطفال) معتقدند رفتار والدین ازجمله تنبیه بدنی و ... در بروز بزهکاری نقش داشته است. سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین بین رفتار والدین و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود دارد.

فرضیه ۳: بین زیست بوم خانواده با بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معنادار همسو مفروض است.

جدول ۹- نتایج آزمون کای اسکورزیست بوم خانواده

سطح معناداری

آماره کای اسکور(درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

محل زندگی

.۰۰۰

۱۴۴

(۲)

۹۱.۷

۱۳۳.۳

۲۲۵

موافقم

   

۱۱.۷

۱۳۳.۳

۱۴۵

مخالفم

   

- ۱۰۳.۳

۱۳۳.۳

۳۰

نظری ندارم

       

۴۰۰

کل

جدول فوق نشان می دهد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش اظهار داشته اند که زیستگاه آنها تأثیر بسزایی در ارتکاب بزه داشته است و نابسامانی و زیست بوم را در بروز بزه مؤثر دانسته اند. سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین بین زیست بوم خانواده و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود دارد.

جدول ۱۰ نتایج آزمون کای اسکور مناطق جرم خیز اصفهان بین سال های ۹۲ تا ۹۵

زیست بوم خانواده

سطح معناداری

آماره کای اسکور(درجه آزادی)

مانده

فراوانی مورد انتظار

فراوانی مشاهده شده

نواحی شهری

.۰۰۰

۲۳۱.۰۲

(۱۲)

- ۱۰.۸

۳۰.۸

۲۰

۱

   

- ۲۴.۸

۳۰.۸

۶

۳

   

- ۱۷.۸

۳۰.۸

۱۳

۴

   

- ۲۶.۸

۳۰.۸

۴

۵

   

- ۵۳.۲

۳۰.۸

۸۴

۶

   

- ۱۷.۲

۳۰.۸

۴۸

۷

   

۳۸.۲

۳۰.۸

۶۹

۸

   

- ۱.۸

۳۰.۸

۲۹

۹

   

۱۳.۲

۳۰.۸

۴۴

۱۰

   

- ۱۴.۸

۳۰.۸

۱۶

۱۱

   

- ۱۱.۸

۳۰.۸

۱۹

۱۲

   

- ۱۴.۸

۳۰.۸

۱۶

۱۳

   

۱.۲

۳۰.۸

۳۲

۱۴

       

۴۰۰

کل

این جدول هم نشان می دهد که اکثریت واحدهای مورد پژوهش در منطقه ۶، ۷ و ۸ یعنی مناطقی که به لحاظ بافت محله دارای آسیب بوده و جرم خیز می باشند ساکن بودند. سطح معناداری آزمون کای اسکور کمتر از ۰۵/۰ است بنابراین بین زیست بوم و بزهکاری اطفال و نوجوانان رابطه معناداری وجود دارد.

۲-۳- ارزیابی فرضیه ها

فرضیه اول

در جدول (۱) رابطه بزهکاری و خانواده تک والدینی بر اثر طلاق نتیجه متفاوتی از آنچه پیش بینی می شد به دست آمد. پیش بینی این بود که میزان بزهکاری در خانواده تک والدینی از نوع طلاق بالا باشد. مبنای این تصور و پیش بینی هم تحقیقاتی است که دراین زمینه انجام شده است. علاوه بر دیدگاه های بالبی که به آن اشاره شد ویلر34 نیز در تحقیقات خود دریافت که بسیاری از بزهکاران از خانواده های گسسته از نوع طلاق می باشد.35 هویر36 نیز معتقد است که ۸۰ الی ۹۰ درصد بزهکاری کودکان نتیجه طلاق و از هم پاشیدگی خانواده می باشد. هر چند چنین رقمی به وسیله سایر جرم شناسان تأیید نشده است، مع الوصف روان شناسان، جامعه شناسان و جرم شناسان همگی بر این عقیده اند که خانواده ناهماهنگ، مغشوش و از هم پاشیده، در هدایت افراد به سوی ناسازگاری و انحراف نقش فعالی دارند.37 به این ترتیب اثر طلاق بر روی فرزندان متعلق به کانون از هم پاشیده بسیار شدید است. عقده ای غیر قابل تحمل و توأم با نفرت در آنان به وجود می آورد که به عنوان یک ضریب مثبت و عامل بسیار قوی برای بروز تبهکاری است. به گونه ای که از دیرباز یک همبستگی مثبت بین طلاق و بزهکاری مورد تأیید بوده است.38

این در حالی است که تحقیق انجام شده در واحدهای مورد پژوهش به عدم تأثیر طلاق اشاره دارد. دراین زمینه بر اساس تحقیقاتی که از مددجویان کانون به عمل آمد مشخص شد در خانواده افراد موضوع پژوهش شرایط عاطفی ناسالم، تنش خانوادگی بیشتر به شکل خصومت، پرخاش و حتی برخورد فیزیکی حاکم است. به عبارت دیگر این افراد اگرچه از ساختار والدینی بهره مند هستند اما وجود اختلافات و نزاع های شدید چه بسا تأثیر مخرب تر از ساختار تک والدینی دارد. در این ارتباط ، کوری39 معتقد است که این عقیده که متلاشی شدن خانواده به خودی خود دارای اهمیتی حیاتی در ایجاد بزهکاری است اساساً برگرفته از یک سنت تحقیقاتی است که ضمن آن چنین پنداشته می شود که نبود پدر یا محرومیت از مادر در جریان رشد کودک به ویژه در سال های اولیه، تأثیری زیان بار را به دنبال دارد. اما این مسأله مورد مطالعه دقیق تر قرار نگرفته است البته این بدان معنی نیست که از هم پاشیدگی خانواده، رخدادی خوب یا خنثی در زندگی کودکان است. بلکه عموماً این گونه نیست و بسیاری از تحقیقات نشان داده است که این مسأله می تواند حداقل در کوتاه مدت، آثاری مخرب بر جای گذارد و بر روی برخی کودکان نیز در درازمدت آثار خود را نشان دهد. اما تلقی آن به عنوان عامل اصلی در بروز بزهکاری در سایه عواملی دیگر مانند منازعات خانوادگی قرار می گیرد.40 در همین زمینه مک کورد41 تحقیقی جالب در خصوص رابطه میان خانواده های متلاشی و خانواده های دارای منازعه میان والدین و بزهکاری جدی بعدی به انجام رساند و نتایج تحقیق وی حکایت از آن دارد که اثر منازعه والدین بر روی ایجاد بزهکاری، بیشتر از متلاشی بودن خانواده است.42 به این ترتیب این وجود یا فقدان اختلاف در خانواده است که دارای رابطه ای عمیق با بزهکاری می باشد نه طلاق و جدایی والدین و به عبارتی بودن یا نبودن مادر یا پدر در خانواده.

نتایج جدول (۲) در خصوص رابطه بزهکاری و خانواده تک والدینی به خاطر فوت پدر نشان می دهد که فوت پدر می تواند یکی از عوامل بزهکاری باشد. برخی از جامعه شناسان خانواده های بی پدر را عامل اصلی تمامی مسائل اجتماعی، از افزایش جرم و جنایت تا ازدیاد هزینه های رفاهی حمایت از کودکان قلمداد کرده اند. برخی چنین استدلال کرده اند که کودکان هرگز به اعضای مؤثر یک گروه اجتماعی تبدیل نخواهند شد مگر اینکه در محیط بلافصل زندگی خود شاهد نمونه های دائمی گفت وگو و تبادل نظر، همیاری، توافق و سازش بین بزرگسالان باشند.43 انجل و وروبی44 به این عقیده اند که فرزندان خانواده های تک والدین از تأثیر هر دو والد در یادگیری هنجارهای اجتماعی بی بهره هستند. مادران در این گونه خانواده ها، آمادگی کمتری برای ابراز احساسات و ایفای نقش های اجتماعی خود درباره فرزندانشان و زمان کمتری برای هدایت و تربیت آنها دارند.45 نکته قابل توجه این است که تحقیقات انجام شده دراین زمینه نشان می دهد که تأثیر فقدان پدر به علت مرگ یا طلاق، بر فرزندان پسر بیشتر است و این گونه پسرها پرخاشگری و اضطراب بیشتری داشته و کنترل کمی بر خود دارند، ازاین رو زمینه های بیشتری برای بزهکاری آنها وجود دارد.46 به این ترتیب این وضعیت که در جامعه شناسی از آن به پدر غایب47 تعبیر می شود پیامدهای ناگواری بر فرزندان به ویژه پسران دارد. زیرا آنها در شرایطی رشد می کنند که هیچ مرجع مقتدری ندارند که به او تکیه کنند و در هنگام نیاز، پشت و پناه آنها باشد. این کمبود به تدریج تبدیل به عقده ای می شود که می تواند به صورت بزهکاری متجلی شود. البته نکته ای که باید دراین زمینه در نظر داشت این است که محور قرار دادن اهمیت حضور پدر نباید موارد مربوط به حضور یک پدر با سوابق بزهکاری، معتاد یا بدرفتار که می تواند تأثیرات مسأله ساز بر روی اطفال و نوجوانان داشته باشد؛ به گونه ای که در فرضیه های بعد بررسی و تأیید شده است را مورد غفلت قرار دهد.

نتایج جدول شماره (۳) بیانگر این است که بین ساختار اقتصادی خانواده و بزهکاری فرزندان رابطه معنادار وجود دارد. در واقع بحث درباره اثر موقعیت و شرایط اقتصادی پدیده بزهکاری از دیرزمان وجود داشته و تاریخ بشر حکایت از آن دارد.48 دراین زمینه شاید قدیمی ترین و مستندترین نظریه های دارای یک جهت گیری نا-فردی49 ، آنهایی اند که رفتار مجرمانه را بر حسب تفاوت ها یا تأثیر اقتصادی تبیین می کنند. بحث های مربوط به وضع تأسف آور فقیران، همراه با بحث هایی در مورد پیامدهای نامطلوب فقر، همچون بیماری، جرم و ناامیدی، به روزگار باستان بازمی گردد. این بحث ها شماره گسترده ای از پژوهش های تجربی را به وجود آورده اند که ارتباط بین فقر و جرم را بررسی می کنند.50 قدیمی ترین بررسی در خصوص رابطه میان شرایط اقتصادی و جرم (که تقریباً همواره نامی از آن در متون جرم شناسی برده می شود) مربوط به آندره میشل گری51 در کتاب «آمار اخلاقی مقایسه ای انگلستان و فرانسه» (۱۸۳۳) می شود. تحلیل گری (و تحلیل آدولف کتله52 که در سال ۱۸۳۵ انتشار یافت) به شکلی بسیار دقیق و جزئی، مجموعه ای آماری از نقشه های بوم شناسی فرانسه را ارائه می کرد که در آن، نرخ های جرم در رابطه با موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی، سطوح آموزش و شغل و اشتغال به چشم می خورد. تحلیل های کتله و کری، از آن جهت مهم بودند که پیشنهاد می کردند رابطه موجود بین شرایط اقتصادی، موقعیت جغرافیایی و جرم، در طی سال هایی زیاد، بازتولید شده بودند: به بیانی دیگر، رابطۀ شبه قانونی میان مؤلفه های اقتصادی و جرم وجود داشت یعنی نوعی «ماندگاری جرم» در شرایط خاص اقتصادی یا دیگر شرایط.53 یوتینگ54 نیز در تحقیق خود (۱۳۹۳) انواع شرایط و موقعیت های خانوادگی که می توانست به رفتار بزهکارانه منجر گردد مورد بررسی قرار داد که یکی از آن موارد، درآمد کم خانواده است.55 موری56 نیز یکی از نشانگرهای طبقه فرودست را عامل جرم می داند. از نگاه او، بزهکاران عادی، بیشتر اعضای طبقه فرودست هستند.57 مرتون نیز همان گونه که اشاره شد برای تبیین تمرکز جرم در طبقه فرودست بر این واقعیت تکیه می کند که افراد طبقه فرودست دسترسی محدودی به ابزارهای قانونی به دست آوردن موفقیت آمیز اهداف مورد تأکید در فرهنگ جامعه دارند. بر همین اساس مقایسه کشورهای غنی و فقیر و خانواده های مرفه با گروه های اجتماعی کم درآمد مبین این واقعیت است که رابطه ملموسی بین تقلیل درآمد، با رفتارهای نابهنجار، اعتیاد، فساد اخلاقی، طلاق، بی سوادی وجود دارد به عبارت دیگر کمبود یا فقدان درآمد تأثیر مستقیم بر شاخص های اجتماعی و فرهنگی داشته و هر چه سطح درآمد افراد و خانواده ها کمتر باشد معضلات و مشکلات فرهنگی و اجتماعی بیشتر است.58 به این ترتیب ساختار اقتصادی و درآمد پایین خانواده و پیامدهای برخاسته از آن که اثرات بسیار مهمی در روند کیفیت زندگی افراد دارد، یک عامل دخیل در ارتکاب رفتارهای بزهکارانه فرزندان می باشد.

نتایج جدول (۴) در خصوص رابطه بین جمعیت خانواده و بزهکاری نشان می دهد که جمعیت خانواده اکثر واحدهای مورد پژوهش بین ۳ تا ۵ نفر می باشد یعنی اکثر خانواده ها بین ۱ تا ۳ فرزند داشتند و این امر حاکی از این است که برخلاف دیدگاه بسیاری از محققین که کثرت فرزندان را به عنوان یکی از عوامل بزهکاری تلقی می نمایند با این تعبیر که حساسیت در برابر عوامل عمومی بزهکاری در خانواده هایی که دارای فرزندان زیاد هستند افزایش می یابد و فرزندان این گونه خانواده ها آمادگی بیشتری برای ارتکاب جرم پیدا می کنند.59 در این پژوهش نشان داد کنترل جمعیت نتوانسته است مانع ارتکاب جرم گردد یا به عبارت دیگر تأثیر عوامل دیگر بیش از تأثیر جمعیت خانواده و تعداد فرزندان در بزهکاری بوده است.

نتایج به دست آمده در جدول شماره (۵) حاکی از این است که بین مهاجرت و بزهکاری افراد موضوع پژوهش رابطه وجود ندارد. در زمینه تأثیر مهاجرت بر بزهکاری گفته می شود مشکلات سازگاری تازه واردان در محل جدید موجب افزایش تبهکاری آنها می شود به عبارت دیگر اشخاصی که در محل جدید وارد می شوند نمی توانند خود را با محیط جدید وفق دهند ناگزیر متحمل ناملایمات و تأثیر جرم زایی جلای از وطن می گردند.60 اما به نظر می رسد دراین زمینه باید وضع اجتماعی، اقتصادی، حرفه ای، زیست بوم، علل مهاجرت و کلیه اوضاع و احوال دسته های مختلف مهاجران مورد توجه قرار گیرد. در تحقیق انجام شده زیست بوم افراد موضوع پژوهش همان طور که توضیح داده خواهد شد آسیب زایی بیشتری داشته است به گونه ای که وصف مهاجر و بومی تحت الشعاع آن قرار گرفته است.

فرضیه دوم:

نتایج جدول (۶) در خصوص رابطه بین بزهکاری والدین و بزهکاری فرزندان بیانگر این است که این رابطه معنادار است. جملاتی مانند «پسر کو ندارد نشان از پدر» حکایت هایی از این دست اند. در اینجا نیز تحقیقاتی وجود دارد که بر این جملات قصار مهر تأیید می زند. مک کورد به این نکته اشاره می کند که پدران بزهکار، فرزندان بزهکار خواهند داشت. در مقام تأیید این یافته، وست و فارینگتون61 در تحقیق درازمدت خود، دریافتند که داشتن پدر یا مادری که دارای محکومیت بوده، به بزهکاری بعدی کودک در دوران بلوغ و بزرگسالی می انجامد.62 ویلسن63 هم در بیرمنگام نشان داد که محکومیت داشتن والدین، عامل پیش بینی کننده برای محکومیت فرزندان یا اخطار گرفتن آنها است در این تحقیق، پسرانی که دارای والدین دارای محکومیت بودند، دو برابر بیشتر از دیگر پسران، محکومیت دریافت می کردند.64 در افراد موضوع پژوهش بزهکاری و محکومیت والدین و موقعیت های مرتبط با آن فرزندان را تحت تأثیر قرار داده است، از قبیل دستگیری پدر یا مادر، شرکت در جلسات محاکمه، ملاقات فرزندان با والدین در زندان و غیره در انحراف و سوق دادن آنها به سمت بزهکاری مؤثر بوده است.

نتایج جدول (۷) در خصوص رابطه بین اعتیاد والدین و بزهکاری فرزندان حکایت از معنادار بودن این رابطه دارد. اعتیاد حالتی است که در اثر وابستگی جسمانی و روانی فرد نسبت به یک ماده مخدر به وجود می آید. وابستگی جسمانی از طریق ناراحتی و تشویش ناشی از محرومیت از ماده مخدر آشکار می شود و وابستگی روانی، در قالب دلبستگی و میل غیر قابل مقاومت نسبت به استعمال مواد مخدر متجلی می شود.65 در واقع اعتیاد در خانواده عامل ایجاد فشار بالقوه ای است که اثرات نامطلوبی را برای اعضای آن ایجاد می کند. در این میان فرزندان در فضای نامساعدی قرار می گیرند که با ارجاع به معیارهای مطلق سلامت، ناسالم تلقی می شود. همچنین در مقایسه نسبی با دیگر همسالان خود در وضعیت ناپایدار و مطمئنی قرار می گیرند. در خانواده هایی که والدین درگیر مسأله اعتیادند، جایگاه و موقعیت اجتماعی اعضای خانواده به درستی تثبیت نمی شود. در این صورت است که پدر و مادر احترام چندانی در محیط خانواده ندارند و با ایجاد ناسازگاری و تنش بین اعضای خانواده این نهاد مهم اجتماعی به شکل کانونی آسیب زا متجلی می شود که در تأمین نیازهای فرزندان خود از جمله مراقبت، راهنمایی، آموزش، انضباط و نیازهای مربوط به سن فرزند و ... ناتوان می شود. در چنین بستری کیفیت زندگی به طور چشمگیری کاهش می یابد و بیشتر شدن آسیب پذیری فرزندان سبب بروز مشکلاتی نظیر کسالت و بیماری های روحی و روانی، اضطراب، افسردگی و ناامیدی بیشتر، یأس و سرخوردگی، استعداد ابتلا به بزهکاری و .... می شود.66 پژوهش دیگر درباره نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت ایران حاکی از آن است که ۳۹ درصد از این نوجوانان دارای خانواده های گسیخته و معتاد بوده اند.67 به این ترتیب باتوجه به آسیب پذیری بالایی که فرزندان این والدین دارند بین این عامل و بزهکاری فرزندان همبستگی وجود دارد.۰

در خصوص جدول (۸) که رابطه بین بزهکاری و نوع رفتار تربیتی والدین را نشان می دهد، حکایت از این دارد که بین بزهکاری و نوع رفتار والدین با فرزند از قبیل تنبیه، کتک، خشونت و ... رابطه معنادار وجود دارد. نظریه جامعه پذیری در پرخاشگری با تنبیه بدنی، مدعی است که تنبیه بدنی بچه ها (مانند سیلی زدن، مشت و لگد زدن) در طی فرایند تربیت و بزرگ شدن آنها به پرخاشگری برون گرا می انجامد و تنبیه روانی ( مانند اینکه به بچه بگویند دوستت ندارم، با او صحبت نکنند و تقصیرکاری را به گردن او بیندازند) به پرخاشگری درون گرا منجر می شود. همین پرخاشگری به عنوان یک محرک محسوب می شود که در سوق دادن افراد به خشونت و بزهکاری مؤثر می باشد.68 هافمن69 نیز نشان داد که برای اجرای انضباط، شیوه های گوناگونی وجود دارد که با بزهکاری ارتباط دارد. از این رهگذر، هافمن سه نوع روش انضباطی ذکر می کند: الف- اعمال قدرت: شامل استفاده از کیفرهای بدنی، انتقاد از کودک و تهدید به محرومیت های مادی. ب- کمتر دوست داشتن: بیان سرزنش اما نه به صورت بدنی و حفظ نسبی رابطه عاطفی . ج- استدلال: استدلال کردن برای کودک و سخن گفتن از پیامدهای رفتار کودک برای دیگران. از میان روش های انضباطی سه گانه فوق، مورد اعمال قدرت بیشترین رابطه را با بزهکاری کودکان داشت.70 به این ترتیب نوع رفتار نامناسب با فرزندان می تواند مؤثرترین فنون تربیتی را خنثی نماید و با ایجاد فشار و استرس نقش مهمی بر انحراف و بزهکاری آنها داشته باشد.

نتیجه فرضیه سوم:

نتایج جدول (۹ و ۱۰) نشان می دهد بین زیست بوم فرد و بزهکاری رابطه وجود دارد. مطابق یافته های نظریه زیست بوم که به آن اشاره شد در این پژوهش نیز بیشتر افراد موضوع پژوهش ساکن محله هایی بودند که بافت آن محله ها از جهات گوناگون دارای آسیب بوده و اکثر ساکنان این محله ها درگیر رفتارهای بزهکارانه بوده اند.

نتیجه گیری و پیشنهادها

از گذشته های دور، کارآمدترین سلاح بشر برای مهار جرم و ناهنجاری، تدابیر واکنشی و سرکوبگرانه بوده است. اما در طول سالیان دراز، این رویکرد نتوانسته است مشکل رو به رشد جرم و ناامنی حاصل از آن را متوقف کند. همین امر موجب ظهور رویکرد جدیدی مبتنی بر علت و معلول که به واسطه آن می توان بزهکاری را تبیین نمود، شود. براین اساس واقعه مجرمانه نباید به عنوان یک موضوع حقوقی مشخص (بزه) مورد مطالعه قرار گیرد، بلکه لازم است آن را همچون پدیده ای اجتماعی و انسانی که نه فقط باید آن را یک فرد منتسب کرد که در آن صورت باید شخصیت او را شناخت و درک نمود بلکه به محیطی نیز که در آن عوامل متعدد در حال تأثیرگذاری بر یکدیگرند مربوط دانست. یکی از مهم ترین عوامل محیطی در بروز بزهکاری، نقش خانواده است که در قالب ساختار، ویژگی های والدین و زیست بوم مورد بررسی قرار گرفته است. به لحاظ نظری مطابق نظریه های تلفیقی ساختار ـ فرایند می توان گفت ساختار معیوب خانواده به لحاظ اقتصادی و ویژگی های غیرقابل قبول والدین همراه با عوامل زیست بومی موجب اختلال در فرایند جامعه پذیری کودکان و تضعیف قیود اجتماعی هیرشی و در نتیجه بروز بزهکاری می شود. از طرف دیگر مطابق نظریه معاشرت های ترجیحی، یک خانواده با ساختار معیوب و ویژگی های غیرقابل قبول به عنوان یک گروه ترجیحی، اجتماعی شدن نابسنده را موجب شده و همراه با عوامل زیست بومی منجر به تضعیف وابستگی به خانواده شده و در نهایت همسو با مفروضه های نظریه کنترل به بزهکاری منتهی می شود. در قالب ساختار، خانواده تک والدینی با فوت پدر و خانواده والدینی دارای تنش و منازعه مهم ترین نقش را در بزهکاری اطفال و نوجوانان می تواند داشته باشد. دراین زمینه ورود مشاوران خانواده و مددکاران اجتماعی و در نهایت جدا کردن طفل یا نوجوان از خانواده دارای آسیب و سپردن او به مراجع ذی صلاح می تواند مفید فایده باشد. در همین قالب، شرایط اقتصادی و درآمد پایین خانواده یک جهت گیری علمی همراه با پیامدهای برخاسته از آن به سوی رفتارهای بزهکارانه دارد که توزیع عادلانه امکانات و خدمات اجتماعی متناسب با وضعیت اقتصادی افراد ، پرداخت یارانه، فراهم آوردن فرصت های شغلی در خانواده های فاقد درآمد می تواند بر این همبستگی تأثیر بگذارد. در قالب ویژگی های والدین، بزهکاری والدین، اعتیاد و نوع رفتار آنها می تواند نقش قابل توجه در بزهکاری اطفال و نوجوانان داشته باشد. در این قلمرو نیز می توان به نقش نهادهای دولتی و غیردولتی حمایت گر در خصوص اصلاح والدین، ممانعت از رفت و آمد اطفال به محیط های دادگاه، زندان، تلاش جهت ترک اعتیاد والدین و اصلاح رفتار آنها با ارائه مشاوره و کارگاه های آموزشی جهت پیشگیری بزهکاری اطفال و نوجوانان اشاره نمود. در قالب زیست بوم نیز انجام اقدامات متعدد در زمینه های شهرسازی و نوسازی و معماری از قبیل ساخت پارک، بوستان، ورزشگاه، کتابخانه، تأسیس ادارات دولتی جهت برقراری ارتباط این محیط ها و با محیط سالم جامعه می تواند بافت آسیب زای این گونه زیستگاه ها را تغییر دهد و نقش مهم در پیشگیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان داشته باشد.

 


1. منصور وثوقی و علی اکبر نیک خلق، مبانی جامعه شناسی (تهران: خردمند، ۱۳۷۵)، ۱۶۱.

2. دراین زمینه بند ۳ ماده ۱۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام می دارد: «خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهرمند شود.» اصل ۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز مقرر می دارد : «ازآنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.»

3. پرویز صانعی، حقوق و اجتماع (تهران: طرح نو، ۱۳۸۹)، ۵۰۲.

4. مهدی کی نیا، مبانی جرم شناسی، جلد دوم (تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۵)، ۶۰۴.

5. ویلیامز فرانک پی و ماری لین دی مک شین، نظریه های جرم شناسی، ترجمه حمید رضا ملک محمدی (تهران: بنیاد حقوقی میزان ، ۱۳۹۳)، ۱۸۲ و ۱۸۳.

6. ریموند گسن، جرم شناسی نظری، ترجمه مهدی کی نیا (تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد، ۱۳۸۸)، ۱۸۳.

7. هدایت الله ستوده، آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات) (تهران: آوای نور، ۱۳۸۹)، ۵۰.

8. Differential Associations Theory

9. Edwin Sutherland

10. ساندرا والک لیت، شناخت جرم شناسی، ترجمه حمید رضا ملک محمدی، چاپ اول (تهران: میزان، ۱۳۸۶)، ۱۳۳.

11. Social Control Theory

12. Travis Hirschi

13. محمدعلی حاجی ده آبادی، جامعه شناسی جنایی (قم: جامعه المصطفی العالمیه، ۱۳۹۵)، ۱۶۰.

14. جرح ولد، توماس برنارد و جفری اسنیپس، جرم شناسی نظری، ترجمه علی شجاعی (تهران: سمت، ۱۳۹۰)، ۲۸۲.

15١٥. گینور ملویله و دیگران، نظریه های جرم، ترجمه حمید رضا ملک محمدی (تهران: میزان ، ۱۳۸۹)، ۱۹۲.

16. Attachment Theory

17. John Bowlby

18۱۸. ویلیام کرین، نظریه های رشد (مفاهیم و کاربردها)، ترجمه غلامرضا خوی نژاد و علیرضا رجایی (تهران: رشد، )، ۱۰۶.

19. علی حسین نجفی ابرند آبادی و حمید هاشم بیکی، دانشنامه جرم شناسی (تهران: گنچ دانش، ۱۳۹۳)، ۱۲۷.

20. Strain Theories

21. Robert K. Merton

22۲۲. والک لیت، پیشین، ۴۴.

23. ملویله و دیگران، پیشین، ۱۸.

24. ولد، برنارد و اسنیپس، پیشین، ۲۲۵.

25. Ecology Theory

26. همان، ۱۹۴و ۱۹۵.

27. Clifford R.Shaw

28. Henry D. Mckay

29. حاجی ده آبادی، پیشین، ۷۷ و ۷۸ .

30. ولد، برنارد و اسنیپس، پیشین، ۱۹۹ و ۲۰۶.

31. والک لیت، پیشین، ۱۷۷.

32. ژرژ پیکا، جرم شناسی، ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی، (تهران: بنیاد حقوقی میزان، ۱۳۹۵)، ۷۷.

33. بروس کوئن، درآمدی به جامعه شناسی، ترجمه محسن ثلاثی (تهران: توتیا ،۱۳۹۱)، ۲۲۴.

34. willer

35. حاجی ده آبادی، پیشین، ۲۲۷.

36. Heuyer

37. علی نجفی توانا، جرم شناسی (تهران: آموزش و سنجش، ۱۳۹۲)، ۱۲۱ و ۲۳۰.

38. کی نیا، پیشین، ۷۱۱ و ۷۸۸.

39. Currie

40. والک لیت، پیشین، ۱۸۵.

41. Mccord

42. همان، ۵۶۷.

43. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه حسین چاوشیان (تهران، نی، ۱۳۸۹)، ۲۷۰.

44. angel and worobry

45. حاجی ده آبادی، پیشین، ۲۸۸

46. همان ، ۲۲۷.

47. absent father

48. نجفی توانا، پیشین، ۲۳۸

49. nonindividual

50. ولد، برنارد و اسنیپس، پیشین، ۱۵۴.

51. andree Michel guerry

52. adolphe quetelet

53. مایک مگوایر و دیگران، دانشنامه جرم شناسی آکسفورد، ترجمه حمید رضا ملک محمدی،جلد اول (تهران: میزان، ۱۳۸۹)، ۳۸۱.

54. utting

55. والک لیت، پیشین، ۱۹۱.

56. murrar

57. همان، ۱۸۹ و ۱۸۸

58. نجفی توانا، پیشین، ۲۴۱ و ۲۴۲.

59. کی نیا، پیشین، ۶۹۱.

60. کی نیا، پیشین، ۲۶۲.

61. west and farrington

62. ملویله و دیگران، پیشین، ۱۵۶.

63. Wilson

64. مگوایر و دیگران، پیشین، ۵۶۹.

65. مواد مخدر را می توان بر اساس تأثیری که بر سیستم عصب مرکزی (مغز و سلسله اعصاب) می گذارند به سه دسته عمده تقسیم کرد: الف: محرک ها یا بالا برنده ها (simulators = uppers) مانند کوکائین، کراک، کافئین، نیکوتین، و آمفتامینها. این گونه مواد فعالیت های سیستم عصب مرکزی مصرف کننده را تحریک و به طور موقت موجب هوشیاری و هیجان و فرونشستن خستگی او می شوند. اما مصرف دراز مدت این مواد قوی ترین تأثیرات فرسایشی را در بدن مصرف کننده دارد. ب: کندکننده ها یا پایین برنده ها (depressants =downers) : مانند الکل، مواد افیونی (تریاک، هروئین، مرفین) و باریتوراتها. برخلاف محرک ها، مواد کندکننده موجب کاهش فعالیت سیستم عصبی از طریق تأثیر بر هیپوتالاموس مغز می شوند. ج: توهم زاها (hallu cinogens) مانند ال سی دی و اکستازی که سیستم عصبی را مختل و درک مصرف کننده را از واقعیت، منحرف و غیر عادی می کند (رحمت الله صدیق سروستانی، آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات ) (تهران: سمت ۱۳۸۹)، ۲۷۹ و ۱۸۰). در واحد های موضوع پژوهش اعتیاد به مواد مخدر از دسته دوم؛ تریاک و هروئین و دسته اول؛ کراک و شیشه می باشد.

66. سمیه حقی و زهره نجفی اصل، «مطالعه جامعه شناختی بی ثباتی هویتی فرزندان در جریان اعتیاد والدین»، جامعه شناسی کاربردی، ۳۰(۷۵)(۱۳۹۸)، ۱۷۶.

67. حاجی ده آبادی، پیشین، ۲۲۹.

68. صدیق سروستانی، پیشین، ۱۴۲ و ۱۴۳.

69. Hoffman

70. ملویله و دیگران، پیشین، ۱۵۴ و ۱۵۵.

 

- پیکا، ژرژ. جرم‌شناسی. ترجمه علی حسین نجفی ابرند آبادی. چاپ چهارم. تهران: بنیاد حقوقی میزان، 1395. 
- حاجی ده آبادی، محمد علی. جامعه‌شناسی جنایی. چاپ دوم. قم: جامعه المصطفی العالمیه، 1395.
- حقی، سمیه و زهره نجفی اصل. «مطالعه جامعه‌شناختی بی‌ثباتی هویتی فرزندان در جریان اعتیاد والدین». جامعه‌شناسی کاربردی، 30(75)(1398): 190-175. 
- ستوده، هدایت الله. آسیب‌شناسی اجتماعی (جامعه‌شناسی انحرافات). چاپ بیست و یکم. تهران: آوای نور، 1389. 
- صانعی، پرویز. حقوق و اجتماع. چاپ دوم. تهران: طرح نو، 1389.
- صدیق سروستانی، رحمت الله. آسیب‌شناسی اجتماعی (جامعه‌شناسی انحرافات ). چاپ ششم. تهران: سمت، 1389.
- فرانک پی، ویلیامز، مک شین، ماری لین دی. نظریه‌های جرم‌شناسی. ترجمه حمید رضا ملک محمدی. چاپ پنجم. تهران: بنیاد حقوقی میزان، 1393.
- کی نیا، مهدی. مبانی جرم‌شناسی. جلد دوم. چاپ یازدهم. تهران: موسسه انتشارات دانشگاه تهران، 1395.
- کوئن، بروس. درآمدی به جامعه‌شناسی. ترجمه محسن ثلاثی،. چاپ بیست و سوم. تهران: توتیا ،1391.
- گسن ، ریموند. جرم‌شناسی نظری. ترجمه مهدی کی نیا. چاپ چهارم. تهران: مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388.
- گیدنز، آنتونی. جامعه‌شناسی. ترجمه حسین چاوشیان. چاپ ششم. تهران: نی، 1389.
- مگواریر، مایک، گان، راد مور،  رینر، رابرت. دانشنامه جرم‌شناسی آکسفورد. جلد اول. ترجمه حمید رضا ملک محمدی. چاپ اول. تهران: بنیاد حقوق میزان، 1389.
- مگواریر، مایک، مورگان، راد، رینر، رابرت. دانشنامه جرم‌شناسی آکسفورد. جلد دوم. ترجمه حمید رضا ملک محمدی. چاپ اول. تهران: بنیاد حقوق میزان،1393. 
- ملویله، گینور، مورگان، کیت، نوریس، گارت و والکینگتن، زئو. نظریه‌های جرم. ترجمه حمید رضا ملک محمدی. چاپ اول. تهران: میزان، 1389.
- نجفی ابرند آبادی، علی حسین. «تقریرات جامعه‌شناسی جنایی»، دسترسی در:
 lawest.ir ، 1391. 
- نجفی ابرند آبادی، علی حسین و حمید هاشم بیکی. دانشنامه جرم‌شناسی. چاپ سوم. تهران: گنچ دانش، 1393.
- نجفی توانا ، علی. جرم‌شناسی. چاپ شانزدهم. تهران: آموزش و سنجش، 1392.
- والک لیت، ساندرا. شناخت جرم‌شناسی. ترجمه حمیدرضا ملک محمدی. چاپ اول. تهران: میزان،1386.
- کرین، ویلیام. نظریه‌های رشد (مفاهیم و کاربردها). ترجمه غلامرضا خوی نژاد و علیرضا رجایی. چاپ پنجم. تهران: رشد ، 1398.
- وثوقی، منصور و علی اکبر نیک خلق. مبانی جامعه‌شناسی. چاپ دهم، تهران: خردمند ، 1375.
- ولد، جرح، توماس برنارد و جفری اسنیپس. جرم‌شناسی نظری. ترجمه علی شجاعی. چاپ چهارم. تهران: سمت، 1390