نگاه بومی به نظریۀ کنترل اجتماعی جرم با توجه به مبانی اسلامی ـ ایرانی

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکترای حقوق جزا و جرم‌شناسی، دانشکده دانشکده حقوق الهیات و معارف اسلامی، واحد نجف‌آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف‌آباد، ایران.

2 استادیار، گروه حقوق، دانشکده حقوق الهیات و معارف اسلامی، واحد نجف‌آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف‌آباد، ایران.

3 استادیار، دانشکده حقوق الهیات و معارف اسلامی، گروه حقوق، واحد نجف‌آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف‌آباد، ایران.

چکیده

علوم انسانی بومی مطلوب برای ایران، علوم و روش‌هایی هستند که محصول فعالیت‌های علمی و بر اساس فرهنگ، باورها و نیازهای جامعۀ ایران به وجود آمده است و معطوف به حل مسائل و مشکلات این جامعه باشند؛ بنابراین، مسائل باید بومی طراحی شوند و یا نظریات به شیوه‌ای درست و متناسب با فرهنگ و آیین کشور بومی‌سازی شوند تا از آنها نتیجه مطلوب به دست آید. منظور از بومی‌سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم (هیرشی[1]) بهره‌مندی از سیاست‌ها و تدابیر منبعث از این نظریه‌ها در زمینۀ پیشگیری و کنترل جرم است. بومی‌سازی این نظریه، بومیزه کردن نظریه می‌باشد؛ زیرا نظریه از آنِ کشور خود نیست و بر مبنای مسألۀ کشورهای دیگر، شکل گرفته و بر اساس بنیان‌های اعتقادی و فرهنگی آن کشور به پیش رفته و راه‌حل ارائه داده است، در این صورت باید با دادن یک ظاهر بومی، بومیزه شود ولی در ماهیت آن نیز تغییری ایجاد نشود. در نتیجه باید در بومی‌سازی این نظریه، چهارچوب‌ها و جهت‌های کلی را از اسلام بگیریم و روح و جوهره آموزه‌های اسلامی را به مثابه مغز علوم انسانی و اجتماعی معیار قرار ‌دهیم.
 
[1]. Hirschi

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

A native view of the theory of social control of crime according to Islamic-Iranian foundations

نویسندگان [English]

  • Samira Taj Khorasani 1
  • Gholam Hossein Masoud 2
  • Mohsen Shekarchizadeh 3
1 Ph.D. Student in Criminal Law and Criminology, Faculty of Law, Theology and Islamic Studies, Najaf Abad Branch, Islamic Azad University, Najaf Abad, Iran
2 Assistant Professor, Department of Law, Faculty of Law, Theology and Islamic Studies, Najaf Abad Branch, Islamic Azad University, Najaf Abad, Iran.
3 Assistant Professor, Department of Law, Faculty of Law, Theology and Islamic Studies, Najaf Abad Branch, Islamic Azad University, Najaf Abad, Iran
چکیده [English]

Desirable native humanities for Iran are sciences and methods that are the product of scientific activities based on the culture, beliefs and needs of Iranian society and are aimed at solving the problems and problems of Iranian society. Therefore, the issues should be designed locally or the ideas should be localized in a proper way and appropriate to the culture and religion of the country, so that the desired result can be obtained from them. The meaning of localizing the theory of social control of crime (Hirschi) is to benefit from the policies and measures derived from these theories in the field of crime prevention and control. The purpose of localization of this theory is to localize the theory, because the theory does not belong to one's own country and it was formed based on the problem of other countries and proceeded based on the belief and cultural foundations of that country and provided a solution, in this case it should be Let's give it a native appearance to be localized, but its essence will not change. As a result, in the localization of this theory, we should take the general frameworks and directions from Islam and place the spirit and essence of Islamic teachings as the core of humanities and social sciences.

کلیدواژه‌ها [English]

  • localization
  • social control of crime
  • Islamic-Iranian foundations
  • Humanities
  • prevention

مقدمه

چگونگی برخورد با کنترل جرم و سیاست های کنترل بزهکاری از یک نظام عدالت کیفری به نظامی دیگر مستلزم جذب یا ادغام و سازش پذیری یا انطباق داده های جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی و سایر بسترهای اجتماعی و فرهنگی در کشور واردکننده است. برای بومی سازی نظریات غربی، باید افزون بر ترجمه، پذیرش نقادانه و اجتهادی داشت و به صور گوناگون در آنها دخل و تصرف کرد تا بتوان متناسب با مقتضیات بومی ایران از آنها بهره گرفت.1 بخش زیادی از تحولات صورت گرفته در حوزۀ علوم جنایی در جوامع غربی (به عنوان صادرکنندۀ سیاست‎های کنترل جرم)، با توجه به نوع و گستره و کیفیت بزهکاری در این جوامع، تجربیات خاص آنها در مبارزه علیه جرایم و مهم‎تر از همه در بستر خاص اجتماعی و فرهنگی و رفاهی آنها، پیشنهاد، تصویب و به مرحلۀ اجرا گذاشته شده است و پی در پی هم مورد ارزیابی قرار می‎گیرد. این موضوع اغلب در انتقال نظریه‎ها، نهادها و راهکارهای کنترل جرم به ایران مورد توجه جدی قرار نگرفته است، در همین راستا باید به این موضوع پرداخته شود که بومی سازی2 به مثابۀ یک فرآیند را باید نقطۀ آغاز تحول علمی در کشور به حساب آورد.3 جریان فکری انقلاب اسلامی به دنبال آن است که با استفاده از دانش جدید علوم انسانی غرب و با تکیه بر فرهنگ، دین، تاریخ، جغرافیا، سیاست و ...، شیوه های نوسازی در اندیشیدن را با پشتوانه های بومی بیابد. ازاین رو برای بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم، ابتدا باید طرحی اسلامی ـ ایرانی از ساختاربندی مبانی و منابع این الگوی بومی پایه ریزی کرد و سپس باید به تأثیر متقابل معناها، هنجارها و قدرت در کنش و ساختار معتقد بود.

منظور از نگاه بومی به نظریۀ کنترل اجتماعی جرم (هیرشی) با توجه به مبانی اسلامی ـ ایرانی عبارت است از: بهره مندی از سیاست ها و تدابیر منبعث از این نظریه ها در زمینۀ پیشگیری و کنترل جرم. هدف مقاله حاضر آن است که بررسی شود نظریۀ کنترل اجتماعی جرم، برای پیشگیری و کنترل جرم چه سازکارهایی ارائه داده است که با در نظر گرفتن یک رویکرد بومی از آنها بهره گرفت. به عبارتی، باید دید در مبانی اسلامی ـ ایرانی چه آموزه هایی وجود دارند که در راستای نظریۀ کنترل اجتماعی جرم تحلیل پذیر هستند.

پیشینه تحقیق

تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است که عبارتند از:

زینالی،«تأملی بر بومی سازی نظریه های جرم شناسی در ایران» (۱۳۹۱)، در این مقاله بیان شده است، بخش زیادی از تحولات صورت گرفته در حوزۀ علوم جنایی در جوامع غربی (به عنوان صادرکنندۀ سیاست‎های کنترل جرم)، با توجه به نوع و گستره و کیفیت بزهکاری در این جوامع، تجربیات خاص آنها در مبارزه علیه جرایم و مهم‎تر از همه در بستر خاص اجتماعی و فرهنگی و رفاهی آنها، پیشنهاد، تصویب و به مرحلۀ اجرا گذاشته شده و مکرر هم مورد ارزیابی قرار گرفته، اما در این منبع فرآیند بومی سازی و سامان دهی به آن مغفول واقع شده است.

خاقانی اصفهانی، حاجی ده آبادی، «بومی سازی سیاست جنایی با تأکید بر نقد اهم مدل های غربی و گفتمان های سیاست جنایی» (۱۳۹۲)، هدف از این مقاله، پالایش معرفت شناختی بخش های قابل گرته برداری از قرائت های رایج سیاست جنایی فقهی و غربی و سهم دهی به هر یک از این دو منبع در ساختار یک نظام سیاست جنایی بومی است؛ نظامی که این مقاله در تلاش برای ترسیم دورنمای مبانی آن نگاشته شده است. بحث عمدۀ این تحقیق ناظر به نگاه انتقادی است.

حکمت نیا، «بومی سازی نهادهای حقوقی با رویکرد اسلامی» (۱۳۸۴)، در این مقاله بحث عمده این است که با توجه به تفاوت بنیادین در مبنای مشروعیت قواعد حقوقی در نظام حقوقی اسلام با دیگر نظام های حقوقی، می توان از نهادهای حقوقی سایر نظام ها بهره برد، همچنین شیوه اخذ و پذیرش آنها را مورد بررسی قرار داده است. منبع مورد اشاره بیشتر بر جنبۀ اهمیت و ضرورت بومی سازی در علم حقوق و انطباق آن با رویکرد اسلامی تأکید کرده است.

در تحقیقات پیش گفته، تأکید بیشتر بر جنبه ی انتقادی بوده و این رویکرد مسألۀ اساسی این تحقیقات است، در حالی که تحقیق حاضر بررسی های انجام شده در مورد بومی سازی ناظر به گذر از مرحلۀ انتقادی و معرفی فرآیند سازماندهی شده، بومی سازی با توجه به نظریۀ کنترل اجتماعی جرم در بستر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی است؛ به عبارت دیگر، بحث در مورد بومی سازی در بستر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی یعنی تجلی این نظریه در حوزۀ کنترل جرم در قالب فرهنگ اسلامی ـ ایرانی امری است که به جرأت می توان گفت فاقد پیشینه قلمداد می شود.

۱- نظریۀ کنترل اجتماعی جرم (هیرشی)

نظریۀ کنترل اجتماعی جرم (هیرشی) از تلاش های اولیه برای فهم روش های درونی و بیرونی کنترل اجتماعی برخاسته است.4 هیرشی که از مهم ترین نظریه پردازان کنترل اجتماعی است، معتقد است کج روی معلول گسستگی یا ضعف تعلق فرد به جامعه است. وی مدعی است پیوند میان فرد و جامعه علت هم نوایی و عامل اصلی کنترل رفتارهای فرد است و ضعف این پیوند یا نبود آن موجب اصلی کج روی رفتاری است. هیرشی معتقد است چهار عنصر اصلی باعث پیوند فرد و جامعه می شوند: وابستگی، تعهد، درگیری و اعتقاد.5

وابستگی: وابستگی فرد به اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی، یکی از شیوه هایی است که فرد، خود را از این طریق به جامعه پیوند می دهد. ضعف چنین پیوندهایی موجب می شود که او نگران به خطر افتادن روابط اجتماعی خود نباشد.6

تعهد: منظور احساس پایبندی به تعهدات قبلی است. زمانی که فرد نسبت به تعهدات خود دغدغه دارد و هزینه های آن را می پردازد، کمتر مرتکب جرم می شود. این تعهد شامل مواردی چون سرمایه گذاری در جامعه (تحصیلات، شغل، خانواده)، آرزوها و توقعات آموزشی، جهت گیری، پیشرفت، شغل مورد انتظار، اهمیت شهرت می باشد.7

درگیر بودن: منظور سرگرم بودن و دل مشغولی داشتن نسبت به یک امر اجتماعی است؛ به عبارت دیگر وقتی افراد جذب فعالیت های اجتماعی باشند و دغدغه آن را داشته باشند، فرصت ارتکاب جرم را ندارند. ازاین رو مشارکت در باشگاه ها، فعالیت های تفریحی و درگیر شدن در فعالیت های فوق برنامه موجب افزایش سطح تطابق فرد با جامعه می شود.8

اعتقاد به اعتبار و مشروعیت هنجارهای مشترک (باور): هیرشی معتقد است که میزان اعتقاد افراد به هنجارهای اجتماعی ـ مثل احترام به قانون و احترام به پلیس و نادرستی کنش هایی چون بزهکاری و رعایت قوانین متفاوت است. هر چه اعتقاد در فرد ضعیف تر باشد، بیشتر احتمال دارد که هنجارشکنی کند. بنابراین انحراف به علت فقدان اعتقاد به اعتبارها و قوانین واقع می شود.9 این عوامل به روشنی با یکدیگر در تعاملند تا درجات مختلفی از تأثیر را به وجود آورند.

۲- لزوم بومی سازی یک نظریه در حوزه علوم انسانی

بومی کردن فرایندی است ناظر بر سلسله کنش ها یا عملیاتی که به صورت هدفمند انجام می شود؛ یعنی آنچه به ویژگی های مکان خاص تعلق دارد با امر محلی مرتبط است. این تعلق یا ارتباط به اشکال مختلف، ازجمله ارتباط و تعلق در اهمیت و کارکرد، مصداق می یابد. پس بومی کردن یا محلی کردن اساساً ایجاد نوعی ارتباط و تناسب با ویژگی های مکان خاص است که از طریق تغییر در وجوهی مانند اهمیت و کارکرد صورت می گیرد. در این فرایند، آنچه اهمیت و کارکرد عام، کلی یا جهان شمول دارد به چیزی که اهمیت و کارکرد خاص محلی دارد تبدیل می شود. با توجه به نکات بیان شده، بومی کردن علوم انسانی یعنی انطباق دادن این دسته از علوم با امر محلی یا ویژگی های مکان خاص.10 بومی سازی در معنای موردنظر ما اقدامی فرهنگی و نهضت فکری مبتنی بر دین و فرهنگ خودی است که داعیه جهان شمول دارد.

اگر بومی سازی یک نظریه به معنای انطباق دادن یا سازگار کردن آن با مقتضیات و شرایط محل یا مکان خاص باشد، این پرسش پیش می آید که انطباق و سازگاری مورد نظر بر چه لزوم و ضرورتی استوار است و چرا باید یک نظریه را بومی کنیم. چنانچه علم را وسیله یا ابزاری بدانیم که از طریق فراهم کردن امکان های شناخت و کنترل محیط زندگی، تأمین کننده شرایط لازم برای (بهتر) زیستن است، بومی سازی یک نظریه، نوعی لزوم و ضرورت کارکردی پیدا می کند: نظریات را به این دلیل بومی می کنیم که لازمه دستیابی به شناخت معتبرتر، کاربردی تر و سودمندتر است؛ بنابراین، آنچه الزام بومی سازی را پیش می آورد، بروز بحران و تغییر در عرصه علوم انسانی در طی زمان و عدم انطباق سنت های تحقیقی و ارزش های جوامع و تفاوت نیازها و سیاست گذاری ما با جوامع دیگر است که برای سازگاری با محیط کشور، لازم است این علوم بومی شوند.

۳- اسلامی سازی شرط لازم برای بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی

با توجه به اصل چهارم و دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که قانونگذار در اصل چهارم، بر منطبق بودن کلیۀ قوانین و مقررات با موازین اسلامی تأکید کرده و در اصل دوازدهم، دین اسلام را به عنوان دین رسمی کشور معرفی کرده و این اصل را پیوسته غیر قابل تغییر دانسته است، اهمیت دین اسلام در کشور ایران نمایان می شود.

با توجه به مطالب گفته شده، آنچه از اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به ذهن متبادر می شود، اسلامی سازی شرط لازم برای بومی سازی است. چنین می توان گفت که اسلام در جزء جزء قوانین و مقررات، آداب و رسوم و عرف و فرهنگ ایران رسوخ کرده و چنان با آنها عجین گشته است که گاه می بینیم افرادی که به اسلام معتقد نیستند نیز به طور ناخودآگاه در مسیر اجرای این قوانین و عرف ها قرار می گیرند؛ زیرا در منطقه ای زندگی می کنند که نامش ایران است و و ایرانی هم به فرهنگ اسلامی گره خورده است. به عنوان مثال یک فرد مسیحی یا زرتشتی که در ایران زندگی می کند بدون اینکه خودش بخواهد تحت تأثیر قوانین اسلامی و عرف های اسلامی قرار می گیرد. مثلاً یک دختر مسیحی که در آیین او اعتقادی به رعایت حجاب ندارند و رعایت حجاب جزء ارزش های آنها محسوب نمی شود، آیا می تواند بدون رعایت حجاب و با پوشش نامناسب در انظار عمومی ظاهر شود؟ پاسخ منفی است و این دختر چون در ایران زندگی می کند باید به قوانین و مقررات این کشور احترام بگذارد و حجاب و پوشش او منطبق بر اصول و قوانین حاکم بر ایران باشد؛ بنابراین مشخص شد، اسلامی سازی شرط لازم و پیش نیاز، بومی سازی تمام قوانین، مقررات و نظریات در ایران است.

۴- مبنای بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی در قانون اساسی

اصل دوم، چهارم11 و هشتم12 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را می توان به عنوان مبنا، پایه و اساس بومی سازی برای نظریات کنترل اجتماعی دانست؛ زیرا اجرای این اصول باعث افزایش خودکنترلی در افراد جامعه می شود و با افزایش خودکنترلی در افراد میزان پایبندی آنها به اصول اخلاقی و قوانین جامعه افزایش می یابد و کنترل اجتماعی بیشتری را حاصل می شود. برای توضیح این مطلب باید گفت، اصل دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دین رسمی ایران را اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری معرفی کرده است و با به رسمیت شناختن دین اسلام باید بر طبق اصل چهارم کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و ... بر اساس موازین اسلامی باشد؛ و اصل دوم قانون اساسی پایه های این موازین اسلامی را مشخص ساخته است؛ و همچنین اصل هشتم قانون اساسی یکی از فروع دین اسلام که بخشی از سیاست نظارتی و کنترلی دین است را بیان می کند.

وقتی از بومی سازی صحبت می کنیم یعنی بهره مندی از این نظریه ها برای کنترل جرم، یعنی بهره مندی از سیاست ها و تدابیر منبعث از این نظریه ها در پیشگیری و کنترل جرم. ازآنجایی که مهم ترین و اثربخش ترین آموزه های دینی، آموزه های اعتقادی است، زیربنا و شالودۀ سایر آموزه های دینی محسوب می شوند. در آموزه های اسلامی و تعالیم رسیده از قرآن و سنت معصومین (ع)، توجه دین به کنترل اجتماعی نمایان می شود. همان گونه که در اصل دوم13 قانون اساسی اشاره می کند جمهوری اسلامی نظامی است که بر پایه ایمان به: توحید، نبوت، معاد، عدل بنا شده است. اعتقادات دینی، انسان را از درون با دین پیوند می دهد و حقیقت دین را در اندیشه، احساس و رفتار انسان جاری می سازند. همچنین اصل هشتم قانون اساسی دو مورد از فروع دین را مورد توجه قرار داده است که عبارتند از امر به معروف و نهی از منکر؛ در این اصل، همه مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت را مسؤول دانسته و همه را به انجام آن مکلف نموده است؛ و ازآنجایی که کنترل اجتماعی، شامل هر گونه نظارت اجتماعی در سامان دادن شخصیت و رفتار فرد می شود، شخصیت انسان بیشترین تأثیر را از آموزه های اعتقادی می پذیرد و تحت ثأثیر آنها شکل می گیرد. در اینجاست که ارتباط کنترل اجتماعی با آموزه های اعتقادی ظاهر می شود و اهمیت بومی سازی نمایان می گردد.

۴-۱- اعتقاد به توحید عامل اصلی بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی

با توجه به بند اول اصل دوم قانون اساسی که یکی از پایه های نظام جمهوری اسلامی ایران را ایمان به خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او می داند، اعتقاد به توحید در کنترل رفتار افراد، نقش مهمی را ایفا می کند. باورهای دینی نیز باور به حضور خداوند، باور به مراقبت همیشگی او و باور به روز حسابرسی و قیامت عناصری است که به شدت رفتار افراد را تحت تأثیر قرار می دهد و فرد را به سمت رفتار شایسته هدایت می کند.

توحید در یک جمله بدین معناست که در عالم، تنها یک مبدأ مستقل و متعالی وجود دارد که همۀ عالم وابسته به او هستند. توحید، مبنای اخلاق است، توحید یعنی اینکه بدانیم تنها یک ارزش اصیل در عالم وجود دارد و آن خداوند متعال است.14 حال تأثیر این عامل در کنترل اجتماعی این گونه است، ایمان یعنی اعتقاد قلبی، زبانی و عملی به وجود خداوند، نقش بسزایی در پیشگیری و بازدارندگی از ارتکاب جرایم دارد. به طور مسلم این اعتقاد که خداوند به تمام اعمال و رفتار انسان آگاهی دارد، به عنوان عامل مهمی در بازدارندگی او از ارتکاب رفتارهای ناشایست، به شمار می رود. چنانچه در قرآن آمده است: «خداوند بر هر چیز نگهبان و مراقب است»15، «و خداوند به کردار ایشان بیناست»16

ایمان به خداوند و پیوند افراد با او به عنوان مهم ترین عامل خودکنترلی و در نتیجه پیشگیری کننده از ارتکاب رفتارهای ناپسند است؛ بنابراین یکی از مبانی مهم که تأثیر عمیقی در کنترل و نظارت اجتماعی خواهد داشت، مبتنی بودن هنجارهای اجتماعی بر ارزش‏های توحیدی است. هدف اصلی اسلام، تنها مراعات صورت ظاهری رفتار نیست، بلکه پیش از آن به روح و جوهر اخلاق یعنی توحید اهتمام دارد. کنش بهنجار انسان در این پارادایم با اهداف اخلاقی و معنوی گره می‏خورد و هر چه موجب آسیب به این اهداف در جامعه گردد، به عنوان ناهنجاری تلقی خواهد شد.

نظام کنترل اجتماعی اسلام با آگاهی از ساحت خالقی توانا و منطبق با فطرت الهی انسان طراحی می شود تا حرکت و سیر انسان برای اتصال به حقیقت عالم را تسهیل کند و با بیان و آگاهی دادن به انسان در رابطه با حقیقت خود و بعثت فطرت و عقلانیت، او را از طغیان و عصیان بازدارد. پذیرش دعوت الهی که در بهترین صورت و در غایت فصاحت و بلاغت بیان می شود، موجب احیای انسان مؤمن و جامعۀ دینی است و این موضوعی است که عقل آن را به وضوح ادراک می کند.17

نظام کنترل اجتماعی اسلام ظرفیت های بسیاری برای تضمین حیات طیبه و مقابله با فساد در جامعۀ اسلامی دارد. تربیت الهی بر محور ربوبیت حق متعال، ایمان به معاد و حمایت و هدایت های الهی موجب معناداری حیات انسان می شود و زندگی با لبیک به دعوت الهی، زنده بودن به معنای واقعی را نشان می دهد و دیگر مجال و فرصتی برای تأثیرگذاری عوامل مفسده برانگیز نخواهد بود.18

بنابراین در بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم و سایر نظریات، باید این امر مهم که اعتقاد به توحید و یکتاپرستی است، مورد توجه قرار گیرد، زیرا تمسک به ریسمان الهی بر اساس آیات قرآن عامل تلطیف قلوب و ایجاد برادری در جامعۀ دینی می شود که این موارد، پشتوانۀ همبستگی و استحکام جامعۀ دینی خواهند بود. در اینجا تحقق یکی از عناصر موجود در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم (هیرشی)، نمایان می شود، عنصر وابستگی و تعلق خاطر داشتن افراد نسبت به یکدیگر که یکی از عوامل تأثیرگذار در کاهش و کنترل جرم می باشد.

۴-۲- وحی الهی و نقش بنیادین آن در بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی

با توجه به بند دوم اصل دوم قانون اساسی که یکی از پایه های نظام جمهوری اسلامی ایران را ایمان به وحی الهی و نبوت می داند، بدیهی است که معرفت خداوند و تکامل روحی و معنوی انسان که هدف آفرینش است، بدون رهبری پیامبران الهی امکان پذیر نخواهد بود. انبیا انسان های برجسته ای هستند که رفتار آنها برای بشریت در تمام مراحل زندگی به عنوان الگو دارای آموزه های فراوان اعتقادی، اخلاقی و حکمی است. پیامبران آمده اند تا مردم را ارشاد نموده و نسبت به وظایف الهی و انسانی خویش آگاه سازند و همچنین آنان را در مسیر تزکیه و تعلیم و تربیت یاری نمایند، جامعه را به سوی عدالت که از اهداف مهم بعثت انبیا است، سوق دهند. الگو بودن پیامبران الهی به جهت مراتب بالای اطاعت و بندگی و تسلیم محض خداوند متعال بودن و عصمت انبیا می باشد. روش الگویی، بهترین روش و کارآمدترین شیوه، برای اصلاح و تربیت فردی و اجتماعی انسان است.19

در فرهنگ اسلامی بر مفهوم «اخوت ایمانی» تأکید فراوانی شده است، یعنی ایمان به خدا و پیامبر (ص)، عامل ایجاد نزدیک ترین پیوندهای عاطفی و همبستگی در میان افراد است. پیوندی که در حد برادری و از محکم ترین علقه هاست.20

خداوند در قرآن می فرماید: «...مؤمنین با یکدیگر برادرند، پس رابطۀ بین برادرانتان را اصلاح کنید»21

ازاین رو، افراد در جامعۀ اسلامی، اعضای خانواده ای هستند که مرزهای زمانی و مکانی و جغرافیایی و نژادی و ... را درمی نوردند و عامل خویشاوندی در آن، ایمان است. این روحیۀ برادری و پیوند میان مؤمنان، چون جهت الهی دارد، بسیار پایدار و حقیقی تر از پیوندهایی است که در جوامع مادی گرا و بر پایۀ منافع دنیوی به وجود می آید، زیرا منافع دنیوی محدود است و در صورت تعارض منافع، پیوندها و دوستی ها به راحتی از بین می رود. این گفته ها بیانگر شباهت به عنصر وابستگی در نظریۀ هیرشی است که بیان می داشت، علقه داشتن و وابستگی به افراد مدل، با قضاوتی که آن مدل ها نسبت به فرد دارند تکمیل می شود. هر قدر قضاوت آنها نسبت به وی مبثت باشد، رکن وابستگی بیشتر و قوی تر می شود؛ اما هر قدر احساس وابستگی کمتر شود و فرد نسبت به قضاوت مدل در مورد خود بی تفاوت شود میزان پشت کردن به هنجارها بیشتر می شود. در نتیجه، در جامعۀ اسلامی، هر چه روحیۀ برادری و پیوند میان مؤمنان بیشتر باشد رکن وابستگی آنها هم بیشتر می شود و بر قضاوت های مدل خود حساس تر می شوند؛ در نتیجه باعث رعایت بیشتر هنجارهای جامعه از سوی آنها می شود.

به عبارت دیگر، در مورد تأثیر اعتقاد به نبوت بر کنترل اجتماعی باید بگوییم، نظریۀ پیوند اجتماعی هیرشی بیان می کند وابستگی و تعهد فرد به اشخاص دیگر و نهادهای اجتماعی، یکی از شیوه هایی است که فرد، خود را از این طریق به جامعه پیوند می دهد. ضعف چنین پیوندهایی موجب می شود که او نگران به خطر افتادن روابط اجتماعی خود نباشد؛ بنابراین اگر دیگرانی باشند که برای فرد مهم هستند، به طور قطع در چگونگی رفتار او مؤثر خواهند بود. توجه به اسوه ها در جامعه، عامل پیشگیری از انحرافات و خطاها می باشد، زیرا با حضور چشمگیر و مؤثر خویش، جوی از امان و پاکی پدید می آورند که خود به خود، اجازۀ ظهور جلوه های تباهی و انحراف را در جامعه نمی دهند.

۴-۳- اعتقاد به معاد و نقش آن در بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی

مقصود از ایمان به عالم آخرت، باور داشتن روز قیامت و ایمان به ثواب و عقاب الهی است. اهمیت ایمان به معاد و جهان آخرت تا حدی است که در بسیاری از آیات قرآن، ایمان به آخرت بلافاصله پس از ایمان به خداوند آمده است.

با توجه به بند سوم اصل دوم قانون اساسی که یکی از پایه های نظام جمهوری اسلامی ایران را ایمان به معاد می داند و بر نقش سازندۀ آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا تأکید می کند می توان بیان کرد، در نظام اعتقادی اسلام، هستی محدود به این جهان مادی نمی شود که با مرگ انسان پایان پذیرد. علم به اینکه بعد از مرگ، انسان وا نهاده نمی شود، بلکه مسؤول تمام اعمال خود است و جهانی جاویدان را به دنبال دارد، انسان را به فکر وا می دارد، چرا که انسان همیشه در این تلاش است که خود را به کمال برساند.

قطعیت و حتمیت حساب و جزا در روز قیامت از عوامل تأثیرگذار در کاهش جرم و جلوگیری از ارتکاب جرم خواهد بود. فردی که به روز جزا اعتقاد دارد، در مهار کردن غرایز، سنجش تمایلات و اجتناب از گناهان از غیر مؤمن به مراتب موفق تر است، چرا که وقتی کسی به عالم آخرت یقین داشته باشد و خود را در پیشگاه الهی مسؤول ببیند، همواره مراقب اعمال خویشتن است و اعتقاد به معاد، قوی ترین ضمانت را برای رعایت هنجارها، انجام خوبی ها و ترک زشتی ها پدید می آورد. در جامعه ای که چنین اعتقادی زنده و حاکم باشد و در تمام شریان های آن جاری باشد و همگان بدان پایبند باشند، بی هیچ تردید برای اجرای قوانین و مقررات و جلوگیری از ظلم و تجاوز به حقوق دیگران، کمتر نیاز به اعمال زور و فشار خواهد بود. «توجه به اینکه بر تمام اعمال و رفتار انسان در آشکار و نهان نظارت می شود و روزی به حساب می آید و مطابق آن به انسان، پاداش و یا عذاب می رسد، التزامی درونی پدید می آورد که با هیچ نظارت بیرونی قابل مقایسه نیست.»22

«بنابراین، اگر دو اصل بنیادین ایمان به خدا و معاد با شیوه هایی که دین سفارش کرده است، عمیقاً در فرد درونی شود و در طول زمان و مراحل رشد جسمانی و عقلانی از طریق تفکر، توجه، تهذیب و مناسک دینی به تثبیت برسد، شخصیت مطلوب دینی شکوفا می شود. چنین فردی از همۀ آفت های درونی و بیرونی محفوظ می ماند. درونی کردن ارزش های دینی تأثیر مستقیم و بسیار چشمگیری در اجتناب از انحرافات دارا می باشد.»23 از طرف دیگر، مطابق نظریۀ تروایس هیرشی، ایمان و وفاداری نسبت به ارزش های گروه، از مهم ترین عناصر پیوند فرد با جامعه (پیوند اجتماعی) است. هر قدر ارزش ها اعتباری تر و قراردادی باشند و تنها به رسم و سنت گذشتگان مستند باشند، ایمان و وفاداری فرد نسبت به آنها کمتر خواهد بود، اما هر چه ارزش ها، انسانی تر و در راستای مبدأ و معاد انسان باشند، تأثیرشان در ایمان و تعهد فرد بیشتر خواهد بود.

۴-۴- اصل چهارم قانون اساسی و ارتباط آن با نظریۀ کنترل اجتماعی

در واقع با تصویب قانون اساسی، نظام جمهوری اسلامی بر اساس اصل دوم این قانون بر توحید و قبول یکتایی خداوند متعال و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او بنا گردیده و عهده دار و ضامن اجرای اصول و مبانی اعتقادی مذکور در آن اصل، اصل چهارم قانون اساسی است که می گوید «کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است.» اصل چهارم یکی از مهم ترین و اساسی ترین اصول قانون اساسی است که زیربنای تقنینی جمهوری اسلامی ایران را شکل می دهد.

بر اساس اصل چهارم قانون اساسی، کلیه قوانین و مقررات حاکم در نظام جمهوری اسلامی ایران، باید منطبق بر موازین اسلامی باشد. در واقع، این اصل بیانگر لزوم ابتنای تمام قواعد قانونی حاکم، با موازین اسلامی در نظام جمهوری اسلامی ایران است. الفاظ عموم و اطلاق که ازجمله اصطلاحات علم اصول می باشند با فراست فقهای مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی در اصل چهارم، گنجانده شده است. عموم و اطلاق مصرح در این اصل در مقام تبیین دامنه شمول اسلامی بودن قوانین و مقررات در نظام تقنینی جمهوری اسلامی ایران می باشد و نشان می دهد که حکومت موازین اسلامی، علاوه بر قانون و مقررات، اصول قانون اساسی را نیز دربرمی گیرد؛ یعنی علاوه بر لزوم انطباق همه اصول قانون اساسی با موازین اسلامی، کلیه مواد، تبصره ها و بندهای هر قانون و مقرره ای که در نظام جمهوری اسلامی حاکم است نیز می بایست منطبق با شریعت اسلام باشد. تطابق قوانین و مقررات با موازین اسلام، اعم از قوانین و مقرراتی که پیش از انقلاب اسلامی و یا بعد از آن به تصویب رسیده اند، می باشد. همچنین مشمول هر قاعده دارای ضمانت اجرایی که قابلیت اطلاق لفظ قانون یا مقرره بر آن وجود داشته باشد، می شود.24

یکی از عناصر نظریۀ کنترل اجتماعی جرم (هیرشی) باور و اعتقاد است و اصل چهارم قانون اساسی منطبق بودن با موازین اسلامی (باور و اعتقاد گفته شده در نظریۀ هیرشی) را برای همۀ قوانین و مقررات در نظر گرفته و خط سیر باورها و اعتقادات را مشخص گردانیده است. بنابراین، ازآنجایی که اعتقاد به اعتبار اخلاقی نظام هنجارهای اجتماعی و رعایت قوانین و مقررات نیز موجب احساس وظیفه اخلاقی نسبت به دیگران می شود، اصل چهارم قانون اساسی این باور و اعتقاد را ایجاد کرده است. در نتیجه برای بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم (هیرشی) به دلیل اینکه ضعف در باورها و اعتقادات راه را برای کج رفتاری افراد جامعه هموار می کند باید با استفاده از روش هایی مناسب سعی در تقویت این باورها و اعتقادات در افراد جامعه شود تا احساس تعهد بیشتری نسبت به رعایت اعتقادات و باورها (موازین اسلامی) در افراد جامعه پدید آید.

۴-۵- نقش اصل هشتم قانون اساسی در بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی

با توجه به اصل هشتم قانون اساسی که بیان می دارد در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای همگانی و متقابل است که مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت دارند. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می کند.25 در این اصل، همۀ مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت را مسؤول دانسته و همه را به آن مکلف نموده است، به نظارت و دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر که سرچشمه در مکتب و معارف اسلامی این امت دارد، تأکید شده است. امر به معروف و نهی از منکر بخشی از سیاست نظارتی و کنترلی اسلام و عنصر مکمل فرایند اجتناب ناپذیر «جامعه پذیری» محسوب می شود. بارزترین و اساسی ترین راهکارهای نظارت عمومی در قالب حق و تکلیف، نظارتی است که در نصوص اسلامی از آن به «امر به معروف» و «نهی از منکر» تعبیر شده است، وجوب امر به معروف و نهی از منکر و مکلف بودن به احساس مسؤولیت و مراقبت از دیگران اموری هستند که در حوزه فقه و شریعت اسلامی مطرح شده اند و بنای اسلام بر این است که در جوامع دینی و انسانی این مهم به عنوان یک هنجار درآید تا از این طریق، سیاست کنترلی اسلام به نقطه رفیع و ایده آل خود هدایت شود.26 در واقع در جوامعی که نهاد امر به معروف و نهی از منکر به درستی اجرا شود تک تک افراد آن جامعه به همدیگر این پیام را منتقل می کنند که سرنوشت و عاقبت افراد مربوط به همدیگر می باشد، چنانچه در قرآن کریم بیان می دارد، در آیه ۱۱۰ سوره آل عمران آمده شما بهترین امتی هستید که برای مردم پایدار شده اید به کار پسندیده فرمان می دهید و از کار ناپسند بازمی دارید و به خدا ایمان دارید.27

بنابراین تذکر، تنبه، توجه همگانی و مسؤولیت عمومی موجب اصلاح جامعه و دوری از آفت ها می شود. امر به معروف و نهی از منکر، یک تکلیف عمومی است که حقایقی را روشن ساخته است و با هدایت افراد جامعه، بدعت ها را از بین می برد. در اینجا نظریۀ کنترل نمایان می شود، در جوامعی که احساس همبستگی و تعلق در میان افراد کم است، افراد نصیحت دیگران را دخالت در کار خود می دانند. ولی در جامعه اسلامی، افراد با یکدیگر همبستگی و به هم علاقه دارند، در نتیجه نمی توانند نسبت به یکدیگر بی تفاوت باشند و این مسأله را با امر به معروف و نهی از منکر البته بدون تجسس در امور شخصی افراد به یکدیگر نشان می دهند. این احساس همبستگی و تعلق میان افراد نیز یکی از عوامل استحکام و تنظیم نظم اجتماعی در جامعه است.

۵- نگاه بومی به نظریۀ کنترل اجتماعی جرم

در مسیر بومی سازیِ یک نظریه در زمینه علوم انسانی و اجتماعی، ازآنجاکه بخشی از ذات علم، عقلی و انسانی و جهانی بودن است و اقتضائات عقل و فطرت بشر نیز یکسان است، چه بسا بسیاری از یافته های ما با علوم غربی و غیربومی مشترک باشند؛ بنابراین نباید توقع داشت علوم انسانی و اجتماعیِ بومی در ایران کاملاً متفاوت با سایر کشورها یا جوامع باشد یا یک چیز عجیب و غریبی باشد که در دنیا هیچ مشابهی ندارد؛ بنابراین در بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم، عناصری را که هیرشی به عنوان مؤلفه های کنترل کننده جرم بیان کرده، ۱- وابستگی و تعلق خاطر داشتن، ۲- تعهد داشتن، ۳- اعتقاد و باورها، ۴- درگیر بودن یا مشغولیت بوده است که به کرّات در آموزه های اسلامی این عناصر به چشم می خورند.

بنابراین، ازآنجاکه اقتضائات عقل و فطرت بشر یکسان و اسلام نیز دینی است که محتوای آن بر پایۀ عقل و فطرت بشری است و عناصر موجود در نظریۀ کنترل اجتماعی هیرشی نیز خارج از قاعده عقل و فطرت بشر نمی باشند به همین دلیل است که عناصر موجود در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی، همه در آموزه های اسلامی به طور کامل و جامع وجود دارند و برای هر کدام از این عناصر می توان نمونه های بی شماری از آیات و روایات را ذکر کرد و به عنوان مصداق و نمونه آورد.

برای بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی لازم نیست کاری شگرف انجام شود، زیرا که در آموزه های اسلامی به نحو احسنت این عناصر بیان شده و کوچک ترین ابهامی باقی نمانده است. در نتیجه کاری که باید در بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم، انجام شود این است که یک ظاهر بومی به این نظریه بدهیم. پس لازم است، چهارچوب ها و جهت های کلی را از اسلام بگیریم و جوهره آموزه های اسلامی را معیار قرار دهیم. برای اخذ چهارچوب ها و جهت گیری های کلی اسلام، باید پایه و اساس بومی سازی نظریات جرم شناسی را بشناسیم. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصول دوم، چهارم، هشتم و دوازدهم را می توان به عنوان پایه و اساس بومی سازی نظریات کنترل اجتماعی دانست؛ زیرا اجرای این اصول باعث افزایش سطح تطابق فرد با جامعه می شود و میزان پایبندی افراد به اصول اخلاقی و قوانین جامعه افزایش می یابد، درنتیجه کنترل اجتماعی بیشتری را حاصل می شود.

۵-۱- ذکر نمونه هایی از وابستگی و تعلق خاطر داشتن در آموزه های اسلامی

هیرشی در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم، وابستگی فرد به اشخاص دیگر در خانواده، محیط و نهادهای اجتماعی را یکی از موارد پیوند فرد با جامعه می دانست و ضعف چنین پیوندهایی را دلیلی برای گرایش بیشتر فرد به سمت ارتکاب جرم می شناخت. مشابه این مورد را درآموزه های اسلامی در اهمیت به خانواده می بینیم، خانواده، از ابتدای تاریخ تاکنون به عنوان اصلی ترین نهاد اجتماعی، زیربنای جوامع و خاستگاه فرهنگ ها، تمدن ها و تاریخ بشر بوده است. دین اسلام به عنوان مکتبی انسان ساز، بیشترین توجه را به والایی خانواده دارد؛ ازاین رو، این نهاد مقدس را کانون تربیت می شمرد. نیک بختی و بدبختی جامعه انسانی را نیز به صلاح و فساد این بنا وابسته می داند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای عاطفی و معنوی انسان ازجمله دستیابی به آرامش برمی شمارد.

به هر حال از دید اسلام اساس زندگی خانوادگی بر محبت است، خداوند در قرآن می فرماید: یکی از آیات و نشانه های عظمت خدا این است که همسرانی از جنس شما برای شما آفرید تا آرامش خویش را در کنار آنها پیدا کنید و در میان شما محبّت و دوستی و رحمت قرار داد؛ در این نشانه های بسیاری است برای کسانی که اندیشه می کنند.28

خانواده کانون پرورش نسل صالح است. فرزندانی که محصول پیوند زن و مرد هستند، برای پرورش سالم و صالح، نیاز به یک کانون مناسب دارند؛ خانواده این بستر را به خوبی فراهم می نماید.29

امام سجاد علیه السلام می فرمایند30: حقّ فرزند تو آن است که بدانى او از توست و در این جهان در نیک و بدِ خویش وابسته به توست و تو نسبت به پرورش دادن خوب و راهنمایى کردن او به راه پروردگارش و یارى رساندن به او در اطاعت خداوند هم درباره خودت و هم حق او مسؤول هستى و بر اساس این مسؤولیت پاداش مى گیرى و کیفر مى بینى، پس در کار فرزند همچون کسى عمل کن که کارش را در این دنیا به حسن اثر خویش آراسته مى کند و تو به سبب حسن رابطه میان خود و او سرپرستىِ خوبى که از او کرده اى و نتیجه الهى که از او گرفته اى، نزد پروردگار خویش معذور باشى و هیچ نیرو و توانى جز به خداوند نیست.31

از منظر قرآن کریم خانواده محلّ امنیّت و آرامش است و بر اساس مهر و محبّت بنا نهاده شده است و ازآنجاکه محبّت و مهرورزی می تواند خانواده را از اضمحلال حفظ کند، از طریق پاداش اُخروی به آن تشویق می نماید. در سنّت پیشوایان معصوم (ع) رابطه عاطفی و برخورد محبت آمیز با همسران مورد تاکید بسیار بوده است، به گونه ای که هم خود به آن عمل و هم به دیگران درباره آن سفارش می کردند.

با ذکر این مثال ها متوجه شدیم که در کانون خانواده عنصر وابستگی و تعلق خاطر هیرشی به وضوح نمایان می شود، در نتیجه به هر میزان روابط فرد در محیط خانواده مستحکم تر باشد و پیوند های میان اعضای خانواده قوی تر باشد به همان میزان تعلق خاطر فرد افزایش می یابد و بیشتر نگران به خطر افتادن روابط خود می شود، در نتیجه گرایش فرد به سمت رفتارهای پرخطر کاهش می یابد.

۵-۲- ارتباط عنصر تعهد در کنترل اجتماعی جرم (هیرشی) با آموزه های اسلامی

منظور از تعهد، در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی احساس پایبندی است. افرادی که نسبت به جامعه از تعهد بیشتری برخوردارند، برای حفاظت از دستاوردهای خود و ارزش های جامعه، با دیگران هم نوا می شوند و گرایش کمتری به سمت ارتکاب جرم دارند.

در زمینۀ ارتباط عنصر تعهد در کنترل اجتماعی جرم (هیرشی) با آموزه های اسلامی، در بادی امر به ذکر آیات و روایاتی در مورد اهمیت وفای به عهد خواهیم پرداخت.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! به پیمان ها وفا کنید.»32

آنان (مؤمنین) به امانت و عهد و پیمان خود وفادارند.33 قرآن مجید، دستور می دهد: «به عهد و پیمان خود پیوسته وفادار باشید و بدانید که در برابر خدا مسؤول هستید؛ و می فرماید: به عهد الهی وفا کنید. این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده است تا متذکر شوید»34

نادیده گرفتن پیمان ها، جز خودخواهی و بی اعتنایی به حقوق دیگران و سبک شمردن شخصیت آنها علتی ندارد و افراد خودخواه و پیمان شکن از دید پیامبر اکرم نکوهش شده اند. چنان که ایشان فرموده است: «آن کس که به پیمان خود وفادار نیست، مسلمان نیست.»35

بنابراین، با ذکر این موارد تشابه تعهد یا وفای به عهد در آموزه های اسلام با عنصر تعهد داشتن در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی نمایان شد و متوجه شدیم که در هر دو مورد تعهد داشتن از اهمیت والایی برخوردار است و وجود احساس پایبندی در افراد جامعه، عامل مهم برای کنترل جرم هم در نظریۀ کنترل اجتماعی و هم در آموزه های اسلامی محسوب می شود.

۵-۳- تشابه عنصر مشغولیت در نظریۀ کنترل اجتماعی با آموزه های اسلامی

در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی، منظور از مشغولیت و درگیر بودن سرگرم بودن و دل مشغولی داشتن نسبت به یک امر اجتماعی است. انجام فعالیت های تفریحی و درگیر شدن در فعالیت های فوق برنامه موجب افزایش سطح تطابق افراد در جامعه می شود که کاهش انحراف و جرم را در پی دارد.

تشویق به کار و تلاش به عنوان عامل مهمی در رشد معنوی و تربیتی و سلامت فکری و معیشتی انسان، موضوعی است که قرآن کریم در آیات متعددی به آن دعوت و توصیه نموده است. در قرآن کریم حدود ۴۰۰ آیه در تشویق به کار و تلاش و بیان ارزش و اهمیت و آثار و برکات (کار و تلاش) ذکر شده است. در آموزه های قرآنی و روایی، کار در ردیف عبادت آمده است. تا آنجا که فضیلت کسی که برای روزی خود تلاش می کند، برتر و بالاتر از عابد بیکار شناخته شده است و در مقابل، تنبلی و بیکاری مظهر نقص، پوچی و ابتذال معرفی شده است.

آیات و روایات در مورد اهمیت داشتن کار و کسب روزی حلال بسیار است که به چند مورد به عنوان نمونه بسنده می کنیم.

خداوند در قرآن کریم می فرماید: پس آنگاه که نماز پایان یافت (بعد از ظهر جمعه باز در پی کسب و کار خود رفته و) روی زمین منتشر شوید و از فضل و کرم خدا روزی) طلبید و یاد خدا بسیار کنید تا مگر رستگار و سعادتمند گردید.36

رسول الله (ص) می فرمایند: عبادت ده جزء است که نه جزء آن در کار و تلاش برای به دست آوردن روزی حلال است.37

امام صادق (ع) می فرمایند: رها کردن کسب و کار، عقل را کم می کند.38

بنابراین، با ذکر این نمونه ها دریافتیم که تشابه زیادی بین عنصر مشغولیت در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی با آیات و روایات اسلامی وجود دارد و مشغولیت و درگیر بودن از منظر هر دو، عامل مهمی در کنترل جرم و کاهش انحراف و کج روی در جامعه می باشد.

۵-۴- اعتقاد و باورها در نظریۀ کنترل اجتماعی و آموزه های اسلامی

در نظریۀ کنترل اجتماعی هیرشی آمده است، اعتقاد به اعتبار اخلاقی نظام هنجارهای اجتماعی و رعایت قوانین و مقررات نیز موجب احساس وظیفه اخلاقی نسبت به دیگران می شود و ضعف چنین اعتقادی راه را برای کج رفتاری هموار می کند.39

و این اعتقادات و باورها در آموزه های اسلامی، در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مشهود است که ایمان به توحید و یگانگی خداوند، اعتقاد به رسولان الهی و اعتقاد و باور به معاد و روز حسابرسی به عنوان پایه های بومی سازی نظریات کنترل اجتماعی جرم هستند؛ که در بالا به توضیح این موارد پرداخته شد.

بنابراین، به هر میزان افراد جامعه نسبت به ارزش ها و اعتقادات حاکم بر جامعه پایبندتر باشند، باعث کاهش ارتکاب جرم در آن جامعه می شود و کنترل جرم در آن جامعه به آسانی میسر می شود. در جامعۀ ایران نیز افرادی که دارای ایمان راسخ به یگانگی خدا، ایمان به نبوت و باور به روز جزا و حسابرسی هستند، بیشتر بر روی اعمال و رفتارهای خود کنترل دارند، در نتیجه کمتر به سمت انحراف و ارتکاب جرم گرایش پیدا می کنند و ضعف چنین اعتقاداتی مسیر آنها را به سوی انحراف و کج رفتاری منحرف می کند.

۵-۴-۱- تجلی عنصر باورها و ارزش های هیرشی در قانون زکات

در باورها و ارزش های اسلامی زکات از جایگاه ویژه ای به عنوان یکی از فروعات دین برخوردار است و اهمیت آن به گونه ای است که قانونی به عنوان قانون زکات در ۸/۸/۱۳۹۰ در ۷ ماده به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است. چنانچه یکی از عناصر نظریۀ کنترل اجتماعی هیرشی باورها و ارزش ها می باشد، جلوه گر شدن این عنصر در قانون زکات بارز است. حال برای تأثیر پرداخت زکات در کنترل جرم به توضیح مطالبی در مورد زکات می پردازیم.

پرداخت زکات در اصطلاح فقهی به معنای پرداخت مقدار معینی از مال به محرومان و نیازمندان جامعه است؛ و در مورد زکات قرآن کریم بیان داشته است: از اموال آنان صدقه‏ اى بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه شان سازى و برایشان دعا کن، زیرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست.40 این آیه معروف به آیه زکات است و خداوند با تعبیر «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً» رسماً زکات را بر عموم مسلمانان واجب می کند. واژه زکات سی و دو مرتبه در قرآن کریم آمده است که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم.

«پرداخت زکات نشانه ایمان به خداوند و روز قیامت است.»41

«راه پذیرش توبه و آمرزش گناهان، اقامه نماز و ادای زکات است.»42

«برپایی نماز و زکات، نشانه حکومت صالحان است.»43

همچنین در روایات می خوانیم: «زکات، نشانۀ بی نقص بودن و کمال اسلام و ایمان است.»44 همچنین در روایات متعددی، زکات به عنوان یکی از پایه های دین اسلام شمرده شده است: امام باقر (ع) فرمودند: «بنای اسلام بر پنج پایه استوار است، نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.»45

زکات رمز همبستگی اجتماعی است. معمولاً دستور به نماز همراه با دستور به زکات آمده است، یاد خدا باید همراه با توجه به خلق خدا باشد. در واقع نماز برای تکمیل نفس و تحصیل قرب و ارتباط با پروردگار متعال و زکات برای رسیدگی به دیگران و کمک به بندگان خدا و رفع احتیاجات فقرا و مستضعفین و تهیه وسایل زندگی آنان است. حضرت علی علیه السلام یکی از علامت مؤمنان را زکات دانسته اند: «علامت و نشانۀ مؤمنان و شیعیان ما سه چیز است: نماز، روزه، زکات.» پرداخت زکات، دل ها را به هم نزدیک می کند و جامعه را برای حل همۀ مشکلات آماده می سازد. اگر فقرا خود را در سود اغنیا شریک بدانند، در برابر نابسامانی ها و مشکلات و آفات با تمام توان به پا خواهند خواست و تا آنجا که بتوانند در حل مشکلات کوشش خواهند نمود. آنچه سبب دوستی و تعمیق و توسعه آن می شود، خوش نیتی، خوش رفتاری، انصاف، کرم، ایثار، سخاوت، احسان، محبت، زهد، صله رحم، هدیه و تفقد از یکدیگر می باشد که در پرداخت زکات همه این آثار به روشنی نهفته است؛ بنابراین اگر افراد، زکات مال خود را صحیح و به موقع پرداخت کنند، بسیاری از افراد جامعه که به دلیل وجود مشکلات اقتصادی زمینۀ ارتکاب جرم، برای آنان به وجود آمده است، تأمین و هدایت می شوند.46 بنابراین پرداخت زکات تأثیر چشمگیری در کاهش جرایم دارد و اگر افراد به وظیفه شرعی خود عمل کنند و زکات مال خود را بپردازند، آمار بسیاری از جرایم مالی ازجمله سرقت، کیف قاپی، اخاذی و ... کاهش می یابد.

نتیجه گیری

نظریات در علوم انسانی برخلاف علوم طبیعی به راحتی از جامعه ای به جامعه دیگر قابل تقلید نیستند. هر جامعه ای بر اساس بسترهای تمدنی خود باید از نظریات علوم انسانی بهره گیرد تا برای پدیده های آن موضع مفید باشد. بومی سازی نظریات غربی، می تواند ما را از یکنواختی، جزم گرایی و قطعیت نسخه غربی آن رها سازد. اصل اساسی بومی سازی احترام به نسبی بودن عناصر فرهنگی است. با بومی سازی این نظریات، خطر پذیرش کورکورانه آنها و از طرفی دیگر رد آنها به عنوان ارمغانی بیگانه حذف می شود. مبادله ارزش های مشترک و مبادله ارزش های ناب فرهنگ ها در فرایند مبادله علوم انسانی امکان پذیر خواهد شد.

مهم ترین مباحث مـورد بحـث و چالش برانگیز در بومی سازی، وجود دو عنصر ایرانیت و اسلامیت و تأثیرپذیری آنها از فرهنگ غـرب اسـت. طبیعی است که با توجه به هویت اجتماعی و سیاسی ما آنگاه که از نظریه پردازی بومی سخن می گوییم، چیزی جز نظریه پردازی منطبق با فرهنگ ایرانـی ـ اسلامی در راستای گفتمان انقلاب اسلامی نیست. لذا نظریه پردازی در ایـن عرصـه ضرورت در نظر گرفتن مقتضیات امروز ایران و مردم آن (خـواه در قالـب جمهوریـت ایرانی و خواه در قالب مردم ایران با عناصر خاص فرهنگی بومی و سنتی ایرانـی) را دربردارد. همچنین ضرورت دیگر نظریه پردازی انطباق و هماهنگی بـا عناصـر شـریعت و مکتب اسلام است، زیرا این مکتب بخشی جدایی ناپذیر از فرهنـگ، دین و ایدئولوژی ما را تشکیل می دهد؛ بنابراین، نگاه بومی به نظریۀ کنترل اجتماعی جرم با توجه به مبانی اسلامی ـ ایرانی ازآنجاکه اقتضائات عقل و فطرت بشر یکسان است و اسلام نیز دینی است که محتوای آن بر پایۀ عقل و فطرت بشری است و عناصر موجود در نظریۀ کنترل اجتماعی هیرشی نیز خارج از قاعدۀ عقل و فطرت بشر نمی باشند به همین دلیل است که عناصر موجود در نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی، به تمامی در آموزه های اسلامی به طور کامل و جامع وجود دارند و برای هر کدام از این عناصر می توان نمونه های بی شماری از آیات و روایات را ذکر کرد. در نتیجه، برای بومی سازی نظریۀ کنترل اجتماعی جرم هیرشی لازم نیست کاری شگرف انجام شود، زیرا که در آموزه های اسلامی به نحو احسنت این عناصر بیان شده است. در نتیجه کاری که باید در بومی سازی این نظریه جرم هیرشی، انجام شود این است که یک ظاهر بومی به این نظریه بدهیم. پس لازم است، چهارچوب ها و جهت های کلی را از اسلام بگیریم و روح و جوهرۀ آموزه های اسلامی را به مثابۀ مغز علوم انسانی و اجتماعی معیار قرار دهیم. برای اخذ چهارچوب ها و جهت گیری های کلی اسلام، باید پایه و اساس بومی سازی نظریات کنترل اجتماعی جرم را بشناسیم، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصول دوم، چهارم، هشتم را می توان به عنوان پایه و اساس بومی سازی نظریات کنترل اجتماعی دانست؛ زیرا اجرای این اصول باعث افزایش سطح تطابق فرد با جامعه می شود و میزان پایبندی افراد به اصول اخلاقی و قوانین جامعه افزایش می یابد، در نتیجه کنترل اجتماعی بیشتری را حاصل می شود.

 


1. احمد نیکبخت، «بومی سازی در حقوق کیفری ضوابط، مفاهیم و کارکردها» (پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۹۳)، ۷.

2. Indigenization.

3. امیرحمزه زینالی، «تأملی بر بومی سازی نظریه های جرم شناسی در ایران، فصل تحول»، فصلنامۀ اختصاصی تحول در علوم انسانی ۲(۵)(۱۳۹۱)، ۳۴.

4. اکبر علیوردی نیا ، (۱۳۹۳). «مدیریت پیشگیری از جرم»، فصلنامه سیاست های راهبردی و کلان ۲(۸)(۱۳۹۳)، ۸۷.

5. Travis Hirschi and Michael R Gottfredson, A General Theory of Crime (Stanford: Stanford University Press, 1990), 16.

6. هدایت الله ستوده، آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات) (تهران: آوای نور، ۱۳۹۹)، ۱۳۸.

7. J. Donald Shoemaker, Theories of delinquency an examination of explanations of delinquent behavior (Oxford: Oxford University, 2010), 20.

8. فرانکلین ویلیامز و مریلین مک شین، نظریه های جرم شناسی، ترجمه حمیدرضا ملک محمدی (تهران: میزان، ۱۳۹۶)، ۲۰۹.

9. همانجا.

10. احمد گل محمدی، مجموعه مقالات بومی سازی علوم انسانی در ایران (تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، تهران)، ۱۳۹۴.

11. اصل چهارم:کلیۀ قوانین و مقررات مدنی، جزائی، مالی، اقتصادی، اداری، فرهنگی، نظامی، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. این اصل بر اطلاق یا عموم همۀ اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهدۀ فقهای شورای نگهبان است.

12. اصل هشتم :در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می کند. «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ».

13. اصل دوم قانون اساسی: جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایۀ ایمان به:

۱. خدای یکتا (لااله الاالله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او؛

۲. وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین؛

۳. معاد و نقش سازندۀ آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا؛

۴. عدل خدا در خلقت و تشریع؛

۵. امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام؛

۶.کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسؤولیت او دربرابر خدا .

14. عبدالله جوان، نظم اجتماعی در اسلام (قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما ، ۱۳۸۳)، ۶۸.

15. وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ رَقِیبًا (احزاب، آیه ۵۲)

16. وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ (بقره، آیه ۹۶)

17. شهید شاطری پور اصفهانی، (۱۴۰۰). درآمدی بر نظام کنترل اجتماعی اسلام (قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۰)، ۲۲.

18. همان، ۲۳.

19. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه و شرح سید مهدی آیت اللهی (تهران: جهان آرا، ۱۳۸۶)، ۷۰.

20. جوان، پیشین، ۱۲۵.

21. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (حجرات، آیه ۱۰).

22. جوان، پیشین، ۶۱.

23. نصرالله آقاجانی، «استراتژی قرآن در مواجهه با انحرافات اجتماعی»، فصلنامه شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان، ۵(۲۰)(۱۳۸۲)، ۲۴۴.

24. خیراله پروین، حمید افکار سرند و میثم درویش متولی، «حکومت اصل چهارم قانون اساسی بر عموم و اطلاق سایر اصول، قوانین و مقررات»، نشریه حکومت اسلامی ۱۷(۴)(۶۶)(۱۳۹۱)، ۱۰۹.

25. وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ (توبه، آیه ۷۱).

26. کلینی، پیشین، ۳۷۴.

27. کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ (عمران، آیه ۱۱۰).

28. مِنْ آیاتِهِ انْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ انْفُسِکُمْ ازْواجاً لِتَسْکُنُوا الَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً انَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُوْنَ (روم، آیه ۲۳).

29. «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یفْعَلُونَ ما یؤْمَرُونَ» (تحریم، آیه ۶).

30. وَ أمّا حَقُّ وَلَدِکَ فَتَعْلَمَ اَنَّهُ مِنْکَ وَ مُضافٌ اِلَیکَ فى عاجِلِ الدُّنْیا بِخَیرِهِوَ شَرِّهِ وَ اَ نَّکَ مَسئوُلٌ عَمّا وُلّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ وَالدَّلالَةِ عَلى رَبِّهِ وَ الْمَعونَةِ لَهُ عَلىطاعَتِهِ فیکَ وَ فى نَفْسِهِ فَمُثابٌ عَلى ذلِکَ وَ مُعاقَبٌ فَاَعْمَلْ فى اَمْرِهِ عَمَلَ المُتَزَینِ بِحُسْنِ اَ ثَرِهِ عَلَیهِ فى عاجِلِ الدُّنْیا، المُعذِرِ اِلى رَبِّهِ فیما بَینَکَ وَ بَینَهُ، بِحُسْنِ الْقیامِعَلَیهِ وَ الاَْخْذِ لَهُ مَنْهُ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه ِ .

31. حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول (قم: موسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۰۴ ق.)، ۲۶۳.

32. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ (مائده، آیه ۱)

33. وَ الَّذینَ هُمْ ِلأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (مؤمنون، آیه ۸)

34. وَ بِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُوا ذلِکُمْ وَصّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (انعام، آیه ۱۵۲)

35. لا دینَ، لِمَن لا عهدَ له

36. فَإِذَا قُضِیتِ الصّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ اذْکُرُوا اللهَ کَثیراً لَعَلّکُمْ تُفْلِحُونَ (جمعه، آیه ۱۰)

37. اَلْعِبادَة عَشَرَة اَجْزاءٍ تِسْعَـﺔٌ مِنْها فی طَلَبِ الْحَلالِ؛ نوری، ۱۴۰۸، ج ۱۳،ص ۱۲.

38. تَرْکُ التِجارَة ینْقَصُ الْعَقْلَ؛ محمد بن حسن عاملی، وسایل الشیعه (قم: موسسه آل البیت (ع)، ۱۴۰۹ ق.)، ۱۴.

39. رحمت الله صدیق سروستانی، آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات اجتماعی) (تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها، ۱۳۹۸)، ۵۲.

40. خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (توبه، آیه ۱۰۳)

41. إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِکَ أَنْ یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ (توبه، آیه ۱۸)

42. فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ ۗ وَنُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (توبه، آیه ۱۱)

43. الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ (حج، آیه ۴۱)

44. ابن بابویه قمی و محمدبن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الاخبار (قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۱)، ۳۶۴.

45. بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلى‏ خَمْسٍ‏: عَلَی الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ‏ وَ الْوِلَایَة؛ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام (تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵)، ۱۲۴.

46. محسن قرائتی، خمس و زکات (تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۹۹)، ۱۱.

 

 

الف) منابع فارسی
- قرآن کریم.
- نهج البلاغه.
- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصلاحیه سال ۱۳۶۸.
- آقاجانی، نصرالله .(۱۳۸۲). «استراتژی قرآن در مواجهه با انحرافات اجتماعی». فصلنامه شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان ۵(۲۰)(۱۳۸۲): ۱۰۰-۷۳.
- قمی، ابن بابویه و محمدبن علی بن حسین (شیخ صدوق). معانی الاخبار. قم: جامعه مدرسین، ۱۳۶۱.
- پروین، خیراله، حمید افکار سرند و میثم درویش متولی. «حکومت اصل چهارم قانون اساسی بر عموم و اطلاق سایر اصول، قوانین و مقررات». نشریه حکومت اسلامی ۱۷(۴)(۶۶)(۱۳۹۱)، ۱۰۹.
- جوان، عبدالله. نظم اجتماعی در اسلام. قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، ۱۳۸۳.
- حرانی، حسن بن شعبه. تحف العقول. قم: موسسه انتشارات اسلامی، ۱۴۰۴ ق.
- زینالی، امیرحمزه. «تأملی بر بومی سازی نظریه های جرم شناسی در ایران، فصل تحول». فصلنامۀ اختصاصی تحول در علوم انسانی ۲(۵)(۱۳۹۱): ۶۰-۷۸.
- ستوده، هدایت الله. آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات). تهران: آوای نور، ۱۳۹۹.
- سلیمی، علی و محمد داوری. جامعه شناسی کجروی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۴.
- شاطری پور اصفهانی، شهید. درآمدی بر نظام کنترل اجتماعی اسلام. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۰.
- صدیق سروستانی،رحمت الله. آسیب شناسی اجتماعی (جامعه شناسی انحرافات اجتماعی). تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه ها، ۱۳۹۸.
- طباطبائی، سید محمد حسین. المیزان فی تفسیر القرآن. قم: جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
- طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن. تهذیب الاحکام. تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.
- عاملی، محمد بن حسن. وسایل الشیعه. قم: موسسه آل البیت (ع)، ۱۴۰۹ق.
- علیوردی نیا ،اکبر. «مدیریت پیشگیری از جرم». فصلنامه سیاست های راهبردی و کلان ۲(۸)(۱۳۹۳): ۵۸-۳۷.
- قرائتی، محسن. خمس و زکات. تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۹۹.
- کلینی، محمد بن یعقوب. اصول کافی. ترجمه و شرح سید مهدی آیت اللهی. تهران: جهان آرا، ۱۳۸۶.
- گل محمدی، احمد. مجموعه مقالات بومی سازی علوم انسانی در ایران (تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، تهران)، ۱۳۹۴.
- نیکبخت، احمد. «بومی سازی در حقوق کیفری ضوابط، مفاهیم و کارکردها». پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۹۳.
- ویلیامز، فرانکلین و مریلین مک شین. نظریه های جرم شناسی. ترجمه حمیدرضا ملک محمدی. تهران: میزان، ۱۳۹۶.
ب) منابع خارجی
- Hirschi, Travis and Michael R. Gottfredson. A General Theory of crime. Stanford: Stanford University Press, 1990.
- Karp, D. R. and B. Breslin. (2001), “Restorative Justice in School Communities”. Youth & Society 33(2001): 249-272.
- Lu, H., L. Zhang, and T. Miethe. “Interdependency, Communitarianism, And Reintegrative Shaming in Chinal”. The Social Science Journal 39(2002): 189–201.
- Shoemaker, J. Donald. Theories of delinquency an examination of explanations of delinquent behavior, 6th Ed. Oxford: Oxford University, 2010.